[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم

میزبانان ویدیو
من آن دختر را می خواستم، بنابراین به مادرش نزدیک شدم. او صاف و بی گناه بود و من نمی توانستم بدن او را که زیر لباس او پنهان شده بود از ذهنم بیرون کنم. برایم مهم نبود که با مادرم ازدواج کنم. با این حال، تنها کاری که او باید انجام دهد این است که دلیلی برای زندگی در زیر یک سقف با اومیکا بیابد. همین کافی بود. هر بار که یونیفورمم را می پوشم و صبح در اتاق نشیمن حاضر می شوم، اشتیاقم بیشتر می شود. من عمداً از کنار او در راهروی باریک رد شدم و هر شب در حالی که او پس از حمام با حوله حمام راه می‌رفت، درباره او خیال‌پردازی می‌کردم. طولی نکشید که غیبت مادرم بیشتر شد. به آرامی او را لمس کردم و اجازه دادم به آن عادت کند و کم کم فاصله بین او را بستم. از روزی که یونیفرمش را درآوردم، اومیکا دختر من نبود. حتی اگر با دهان خود رد کنید، بدن شما از قبل آن را می پذیرد. من بودم که زودتر از همه می دانستم که آن دختر تبدیل به یک زن می شود.

کارگردانان:

معراج شیرو

برچسب‌ها:

S1 NO.1 STYLE

استودیوها:

سبک شماره یک S-1
[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم[SONE-896] [زیرنویس فارسی] خانه ای که من و پدرشوهرم دیگر نیازی به لباس فرم اومیکا مینامیزاوا نداریم

نظرات

Suggested
[SONE-973] آقای ایتوی در دفتر پرستار مدرسه به مدرسه می رود و همه پسران کلاس B به او یک ضربه بزرگ می دهند. ruka itoi
"دکتر ، من حالم خوب نیست. آیا می توانم به مطب پرستار بروم؟" Itoi از نظر جسمی ضعیف است و با کلاس All-Male مطابقت ندارد ، بنابراین اگرچه در مدرسه شرکت می کند ، اما بیشتر وقت خود را در رختخواب در اتاق پرستار می گذراند. "آقای ایتوی همیشه در مطب پرستار است." "آیا شما فقط وانمود نمی کنید که بیمار هستید؟" "من نمی دانم ، اما زیبا است بنابراین اشکالی ندارد." "شما چهره ای دارید که باعث می شود من بخواهم شما را بخوانم." "اینجا می آید این مرد دوست داشتنی Bukkake lol" یک روز "دیروز ، من روی ایتوی سان جمع شدم." "اسپرم؟" "جدی هستی؟" "شما یک قهرمان هستید!" "هه ، من لول را پیدا نکردم." این شایعه به سرعت در بین پسران کلاس B گسترش یافت. از آن روز به بعد ، پسران کلاس من به صورت چرخشی به اتاق پرستار می روند. روزهای سلب ، تجاوز و تزریق مایع من روی چهره همکلاسی های زن آغاز شد.
[SONE-973] [زیرنویس فارسی] آقای ایتوی در دفتر پرستار مدرسه به مدرسه می رود و همه پسران کلاس B به او یک ضربه بزرگ می دهند. ruka itoi