دختران مدرسه

[MIMK-259] من سعی کردم با دوست دوران کودکی ام رابطه جنسی داشته باشم که از روی کنجکاوی متوجه این موضوع نشد و نسخه های لایو اکشن 1 و 2 در مجموع بیش از 210000 نسخه فروخته است! یک فیلم پرفروش لایو اکشن! میکو که تو کلاس محبوبه مال منه...! هیناتا ناتسو، غرق در حس برتری، تمام وقت خود را به داشتن رابطه جنسی در کلاس درس، سالن بدنسازی، فرود روی پله ها، توالت... مانند میمونی در اوج خود می گذراند.
مجموع فروش مجموعه از 210000 نسخه فراتر رفت! سریال پرفروش "بیا از روی کنجکاوی با دوست ناخودآگاه دوران کودکی ام رابطه جنسی داشته باشیم" بالاخره لایو اکشن! .. .. دوستان دوران کودکی "هیروکی" و "میکو" که در همسایگی یکدیگر زندگی می کنند آنها آنقدر به هم نزدیک بوده اند که مدت ها آزادانه در اتاق یکدیگر بوده اند. الان هم که به سن نوجوانی رسیده اند، رابطه شان تغییر نکرده است. "میکو" علاقه زیادی به عشق یا رابطه جنسی ندارد. من را با کتی به اطراف می مالیدند که بدون اینکه متوجه شوم، دکلم را برجسته می کرد. نگاه "هیروکی" را می بینم که در اوج هرزگی است و شاخ می شود. "اگر شما آنقدر علاقه دارید، چرا آن را لمس نمی کنید؟" فقط یک دوست دوران کودکی سعی کرد از روی کنجکاوی کاری شیطنت آمیز انجام دهد ... ترمزها از کار افتاده اند قرار بود فقط به او اجازه دهد سینه هایش را لمس کند، اما در عوض او به او یک کار دستی، ضربه زدن و سپس رابطه جنسی داد. دیگر نمی توانم مثل قبل به یک دوست عادی دوران کودکی برگردم. اکثر پسرهای کلاس من باکره هستند هیروکی در رابطه جنسی با میکو که همه او را تحسین می کنند احساس برتری می کند. انبار تربیت بدنی، پله های نزدیک پشت بام، سرویس های بهداشتی و .... یواشکی از کلاس بیرون رفتم و بارها و بارها مخفیانه او را لعنت کردم تا متوجه نشود. میکو بعد از تجربه رابطه جنسی بیشتر شبیه یک زن شده است. وقتی پسرهای کلاسم شروع به نگاه اروتیک به من کردند. هیروکی حسود شد... انگار میکو مال من بود. میکو همه چیز را آماده می کند و او را به حمام می برد، اما لاستیک وجود ندارد. اگر خام باشد اشکالی ندارد... هیروکی به زور آن را بدون چک کردن با او وارد میکو می کند. و آنقدر حس خوبی داشت که در درونم به پایان رسید. هیروکی به تنهایی هیجان زده می شود میکو گریه می کند. بعد از این چه اتفاقی برای رابطه این دو خواهد افتاد...
[MIMK-259] [زیرنویس فارسی] من سعی کردم با دوست دوران کودکی ام رابطه جنسی داشته باشم که از روی کنجکاوی متوجه این موضوع نشد و نسخه های لایو اکشن 1 و 2 در مجموع بیش از 210000 نسخه فروخته است! یک فیلم پرفروش لایو اکشن! میکو که تو کلاس محبوبه مال منه...! هیناتا ناتسو، غرق در حس برتری، تمام وقت خود را به داشتن رابطه جنسی در کلاس درس، سالن بدنسازی، فرود روی پله ها، توالت... مانند میمونی در اوج خود می گذراند.
[CAWD-887] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.
با نزدیک شدن به فصل بین دبیرستان، یک اردوی آموزشی برای اعضای منتخب باشگاه شنا برگزار می شود. دوست دختر من که تنها بازیکن زنی بود که انتخاب شد، در باشگاه بامزه و محبوب است. من به عنوان تنها در کمپ آموزشی شرکت می کنم، اما به دلیل اشتباهی، به طور غیرمنتظره ای با مدیر شلخته در یک اتاق قرار می گیرم ... با وجود اینکه او تنها دوست دختر من است ... بدنم که اجازه ندادم کسی به آن دست بزند، غرق در لذت از خروس بزرگ مدیر و داروی مقرون به صرفه است و دیک متقلبم می افتد! "تو هرگز به من خیانت نمی کنی؟ این همان چیزی است که قبلاً گفتی" پان! پان! پان! پان! "متاسفم...اما خیلی حس خوبیه!!" او نمی تواند دست از تکان دادن باسنش بردارد... آب بیدمشکی که به طور غیرعادی سرازیر شده بود... او آنقدر به من ارادت داشت که حتی اگر سر دیک مرا به پایان برساند، به راحتی عاشق شد... کمپ آموزشی ناامید - اتاق مشترک - نعوظ لعنتی سینه NTR
[CAWD-887] [زیرنویس فارسی] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.
[CAWD-889] من بدترین معلم هستم زیرا با دیدن لباس زیر عرق کرده دانش آموزانم بعد از مدرسه عقلم را از دست دادم. سایا سوکاموتو
فکر کردم خوب نیست متوجه شدم که نمی توانم برگردم. وقتی دستم را روی دامن او بردم، می دانستم دارم چه کار می کنم و قرار است چه کار کنم. اما انگشتانم متوقف نشدند. من به عنوان یک مرد نمی توانستم در لحظه ای که بوی بیدمشک عرق کرده دانش آموز را در مقابلم حس کردم مقاومت کنم. عقل و اخلاق بر زبانش ذوب شد. "استاد، شما می توانید من را لمس کنید." تله ای شیرین از دانش آموز. نوری که از پنجره ها می تابد به آرامی کلاس درس را فرا می گیرد. تصور می کنم با نوک انگشتان به آرامی لمس می شوم... «هی، معلم، متوجه شدی که من عمدا دامنم را کوتاه نگه داشته ام؟» این یک موضوع نیست. این یک فروپاشی است. من از مکیدن آلت تناسلی ام توسط یک دانش آموز لذت غیراخلاقی داشتم و با وجود اینکه یک کشیش بودم، تا زمانی که مردم، در شاگردم انزال کردم. ممنوعیت خامه ای و درام عشقی ناب از بی اخلاقی و هیجان. میل شدید یک معلم میانسال برای پایان دادن به واژن یک دختر... تو شاگرد خودارضایی من هستی.
[CAWD-889] [زیرنویس فارسی] من بدترین معلم هستم زیرا با دیدن لباس زیر عرق کرده دانش آموزانم بعد از مدرسه عقلم را از دست دادم. سایا سوکاموتو
[LULU-408] من به خواهرزاده‌ی نوع J ام، یک دختر بچه گنده و خوش‌تیپ که به دلیل رفتار بد به ما سپرده شده بود، ادامه دادم تا زمانی که با یک دیک بالغ که پیستون موعظه می‌کرد، در آستانه غش کردن قرار گرفت، و وقتی به بیدمشک تکان‌خورده‌اش متوجه شدم و او را خامه‌ای کردم، تبدیل به یک کبوتر دوست‌داشتنی شد و من دچار مشکل شدم. مینا آیس
خواهرم و شوهرش در یک سفر کاری بودند، بنابراین مجبور شدند چند روز از خواهرزاده بداخلاق خود مراقبت کنند. خواهرزاده‌ام که بعد از مدت‌ها برای اولین بار با او آشنا شدم، دختری از جنس جِی گستاخ بزرگ شده است که هر چقدر هم که سعی می‌کنم با او صحبت کنم کاملاً سرکش است. من مجذوب شلیک های بی دفاع شورت شدم که انگار با من مثل هوا رفتار می کرد. فکر می کردم نباید به شورت خواهرزاده ام نگاه کنم، اما چون مرد بودم نمی توانستم مقاومت کنم، بلافاصله به او لعنتی زدم! من بارها و بارها خواهرزاده ام را تقدیر کردم تا اینکه نگرش خود را تغییر داد و او بزرگ شد تا یک ادراراب گوشت کبوتر دوست داشتنی شود که هوس دیک می کند!
[LULU-408] [زیرنویس فارسی] من به خواهرزاده‌ی نوع J ام، یک دختر بچه گنده و خوش‌تیپ که به دلیل رفتار بد به ما سپرده شده بود، ادامه دادم تا زمانی که با یک دیک بالغ که پیستون موعظه می‌کرد، در آستانه غش کردن قرار گرفت، و وقتی به بیدمشک تکان‌خورده‌اش متوجه شدم و او را خامه‌ای کردم، تبدیل به یک کبوتر دوست‌داشتنی شد و من دچار مشکل شدم. مینا آیس
[LULU-406] او ناخودآگاه اغوا شده از ظاهر باریک مایو تیپ J خواهر کوچکترش، نمی تواند مقاومت کند و دیک کاملاً ایستاده خود را با پاهای برهنه روی پاهای بلندش فرو می کند! من بارها و بارها در بیدمشک خیس و شرم آور او که با ادامه مسخره کردنش حساسیتش افزایش یافته است پایان می دهم! چینامی ناتسونو
وقتی برای اولین بار با خواهر کوچکترش آشنا شدم، به نظر می رسید که او یک مدل جی فعال است و قد بلند، لاغر اندام و هیکلی جذاب داشت. وقتی خواهر کوچکم مایویی را که از او خواسته بودند برای سر کار بپوشد به من نشان داد، معلوم شد که فوق العاده بلند پا است...! هوس کردم که خودم را در حال پوشیدن آن ببینم. من مخفیانه وارد خانه او شدم و او را در حال لباس پوشیدن گرفتم، اما فقط تماشا کردن برای عصبانی کردن دیک من کافی نبود! وقتی داشتیم تیراندازی و ژست گرفتن را تمرین می‌کردیم، او با من خم شد و من را مجبور کرد پایین تنه‌ام را در حالت بین‌قومی دراز بکشم! وقتی از او خواستم که یک سکس میان جمجمه‌ای با پاهای بلند را با وعده لباس انجام دهد، بیدمشک حساس او شروع به خیس شدن کرد، بنابراین بلافاصله آن را به صورت خام وارد کردم! بارها و بارها به خواهر کوچکم انزال می‌دادم که با رابطه جنسی بی‌وقفه‌ی بین‌جمعی‌اش مسخره می‌شد و به بیدمشکش نفوذ می‌کرد و از شرم به او می‌رسید!
[LULU-406] [زیرنویس فارسی] او ناخودآگاه اغوا شده از ظاهر باریک مایو تیپ J خواهر کوچکترش، نمی تواند مقاومت کند و دیک کاملاً ایستاده خود را با پاهای برهنه روی پاهای بلندش فرو می کند! من بارها و بارها در بیدمشک خیس و شرم آور او که با ادامه مسخره کردنش حساسیتش افزایش یافته است پایان می دهم! چینامی ناتسونو