[HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد!

میزبانان ویدیو
هر روز دارم سینه های خواهرشوهرم سینه گنده و ترسو رو خودارضایی میکنم! هر روز میمالمش! شاید یه ذره ازش خوشش نیامد ولی من خیلی ماساژش دادم و انجامش دادم! چون خواهر شوهرم ضعیف الاراده پس اگه دستم به سینه هاش بزنم اشکالی نداره؟ بنابراین سعی کردم به آرامی آن را لمس کنم، و همانطور که انتظار می رفت، عصبانی نشد. بنابراین روز بعد، سعی کردم آن را کمی جسورانه تر ماساژ دهم و دوباره بی خطر بود! و بعد روز بعد و روز بعد...همانطور که هر روز آن را می مالیدم شروع به احساسش کردم! هر چه بیشتر آن را بمالید، بیشتر شروع به دمیدن می کند، تا زمانی که آب دهانش جاری شود! سینه های خواهرشوهرم کاملا حساسه و زود انزالی داره انگار ماساژ هر روزم جواب داده! هنگامی که این اتفاق می افتد، مرحله بعدی درج است! با این حال، خواهر شوهر من همیشه آن را احساس می کند و به جای رد آن، در حالت فحشی است که خودش درخواست دیک می کند، بنابراین به راحتی می تواند به آن برسد! به لطف تلاش های روزانه ام، خواهر شوهرم اکنون دوست جنسی من در خانه است! پدر و مادرم نمی‌دانستند خواهر شوهرم سینه‌هایش را توسط برادرش تربیت و لعنت می‌کند.

کارگردانان:

ولوو ناکانو

برچسب‌ها:

گروه HHH

استودیوها:

شکارچی
[HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد![HUNTC-325] [زیرنویس فارسی] "نباید دوستش داشته باشم، اما چرا چنین احساسی دارم؟ *صدای قلب" وقتی هر روز خواهر شوهر خجالتی سینه گنده ام را اذیت می کردم، او به شدت حساس می شد و زود انزال می کرد!

نظرات

Suggested
[MIST-490] آیا از بازی کردن همیشه با نوک سینه های حساس من لذت می برید؟ جون سوهیرو هیتومی هوندا آسامی میزوباتا
نوک سینه -- آن برآمدگی های کوچک تمام لذت یک زن را کنترل می کند. آنها در ابتدا خجالت زده، گیج و امتناع کننده به نظر می رسند، اما هر بار که نوک انگشتان و لب های مرد با دقت و مداوم نوک سینه هایشان را نوازش می کنند، کم کم رنگ لذیذی در آنها ایجاد می شود تا جایی که به تنهایی توسط نوک سینه ها کاملاً مصرف می شوند. این بار، جون سوهیرو، هیتومی هوندا و آسامی میزوباتا - سه نفر با شخصیت‌ها و حساسیت‌های منحصربه‌فرد، بازیگران این فیلم خواهند بود. اذیت کردن سوتین، رطوبت بزاق، تحریک روغن و قلم مو، لرزش خفیف روتور... "دوست داری با... بازی کنی؟" سلسله شکنجه های نوک پستان که با چنین سوال شیرینی شروع می شود، بدن آنها را تغییر می دهد، صدای آنها را تغییر می دهد و قلب آنها را آب می کند. لذت ناشناخته ارگاسم نوک سینه اگر با دقت، احتیاط و محبت با آن نقطه ای که احساسات شما در آن متمرکز است بازی کنید، نهایت لذت را خواهید یافت. ویدئویی تکان دهنده از سه دختر زیبا که بدن خود را به ارمغان می آورند و از لذت فقط از نوک سینه ها می لرزند. آیا دوست داری خودت را در این گرداب متراکم خلسه غرق کنی؟
[MIST-490] [زیرنویس فارسی] آیا از بازی کردن همیشه با نوک سینه های حساس من لذت می برید؟ جون سوهیرو هیتومی هوندا آسامی میزوباتا
[HUNTC-412] "نه، خیلی حس خوبی داره، من هر چند بار که بخوام تموم میکنم..." داشتم فکر میکردم درسته که سینه های بزرگ حساسیت بدی دارن...یک دوست دوران بچگی سینه گنده با تجربه کمی با من مشورت کرد و با اینکه هر روز نوک سینه هاش رو ترد میکردم یک دستگاه ارگاسم نوک پستان با حساسیت عالی ساختم!
دوست دوران کودکی من که ناز است و سینه های بزرگی دارد به نظر می رسد اخیراً به کسی علاقه مند شده است و من احساسات متفاوتی در مورد او دارم... یک روز دوست دوران کودکی ام به دلیل مشکلی که فقط من می توانستم در مورد آن صحبت کنم به کمک من آمد و او یک چیز ظالمانه گفت: "شنیده ام که سینه های بزرگ برای حساسیت مضر است، بنابراین نگران شدم... هی، می توانید لطفاً من را لمس کنید؟" نه، دوست دوران کودکی من به طور جدی به نگرانی های خود اعتراف کرده است! من چاره ای ندارم جز اینکه پوستم را اینجا در بیاورم! وقتی دست به کار شدم و شروع به ماساژ دادن سینه های بزرگش کردم، عکس العمل عجیبی گرفت. دوست دوران کودکی افسرده ای گفت: "من نمی دانم که آیا بالاخره این حقیقت دارد...". اما درست بعد از آن! لحظه ای که انگشتانم به نوک سینه هایش برخورد کردند، تکان خورد! یک دوست دوران کودکی واکنش نشان می دهد! "من-ممکن است در آنجا احساس زیادی داشته باشم..."، بنابراین من نوک سینه هایم را با "نوک سینه های ترد" روزانه توسعه دادم! نوک پستان دوست دوران کودکی من روز به روز حساس تر می شود و میل جنسی من به دلیل ارگاسم های نوک پستان او روز به روز بیشتر می شود! چه بر سر ما خواهد آمد! ?
[HUNTC-412] [زیرنویس فارسی] "نه، خیلی حس خوبی داره، من هر چند بار که بخوام تموم میکنم..." داشتم فکر میکردم درسته که سینه های بزرگ حساسیت بدی دارن...یک دوست دوران بچگی سینه گنده با تجربه کمی با من مشورت کرد و با اینکه هر روز نوک سینه هاش رو ترد میکردم یک دستگاه ارگاسم نوک پستان با حساسیت عالی ساختم!
[DVAJ-709] حتی وقتی هر شب سینه‌های برادر شوهرم را نوازش می‌کنند، نمی‌توانم جلوی تظاهر به خواب را بگیرم، و انگشت‌گذاری که روز به روز تشدید می‌شود آنقدر مقاومت ناپذیر است که در نهایت زبانم را با زبان خودم می‌بندم، از پدر و مادرم پنهان می‌شوم و مجبور می‌شوم صدایم را تحمل کنم. شیزوکاوا.
[صدای درونی خواهرم را همانطور که در رابطه جنسی شبانه برادر شوهرش احساس می کند، می شنوم! اونی چان چیکار میکنی..." "نه...این خواهر کوچولوی منه..." "...نن...ننن... نوک سینه هام داره تکون میخوره" "اگه خودمو نگه دارم دیوونه میشم..." شیزوکاوا که شخصیتی ترسو داره نمیتونه صدایی در بیاره و فقط وانمود می کنه که خوابه. حتی اگر دوست نداشته باشد، بدنش صادق است و می‌گوید: «می‌خواهم بفهمم چقدر احساس لیز خوردن می‌کنم...» «آه! خروس من وارد می شود!» همانطور که انتظار می رفت، او بلند می شود و ثابت می ایستد، اما دیگر خیلی دیر شده است. "دیک برادرم خیلی زشته..." "نه، اما متوقف نشو...بیشتر به من دست بزن..." احساسات واقعی چیزی که من می خواهم در ذهنم بیرون می زند! - امشب هم منتظرت هستم برادر.
[DVAJ-709] [زیرنویس فارسی] حتی وقتی هر شب سینه‌های برادر شوهرم را نوازش می‌کنند، نمی‌توانم جلوی تظاهر به خواب را بگیرم، و انگشت‌گذاری که روز به روز تشدید می‌شود آنقدر مقاومت ناپذیر است که در نهایت زبانم را با زبان خودم می‌بندم، از پدر و مادرم پنهان می‌شوم و مجبور می‌شوم صدایم را تحمل کنم. شیزوکاوا.
[ROYD-270] وقتی هر روز خواهر ناتنی مرتب و فوق العاده خجالتی ام را اذیت می کردم، او فوق العاده حساس شد و زود انزال کرد! او ناگهان به دختری منحرف تبدیل می‌شود که چهره‌ای مبتذل می‌کند و مدام کم می‌آورد. میو اوتوری
خواهر شوهرم که بعد از ازدواج مجدد پدر و مادرم گرفتم، دختری خجالتی بود که ضعیف بود و نمی‌توانست به وضوح بگوید: «نمی‌خواهم کاری را انجام دهم که دوست ندارم.» او آنقدر بی دفاع است که داخل خانه حتی سوتین هم نمی‌پوشد... در حالی که به او خیره شده بودم، دیگر نمی‌توانستم تحمل کنم، و هر روز تیشرت‌هایش را لمس می‌کردم. سوزن سوزن شدن، گزگز، گزگز، گزگز، گزگز، گزگز سوزن سوزن شدن، گزگز، سوزن سوزن شدن، سوزن سوزن شدن، سوزن سوزن شدن، سوزن سوزن شدن و سوزن سوزن شدن نوک سینه هایش هر روز در حالی که به من خیره می شد و من همچنان به اذیت کردنش هر روز ادامه می دادم، به نظر می رسید که واکنش او بهتر و بهتر می شد. بیدمشک من خیلی زود خیس شد و من به شدت حساس و مستعد انزال زودرس شدم. در نهایت او ناگهان تبدیل به دختری بداخلاق می شود که حتی از تو می خواهد که به نوک سینه هایش دست بزنی! !
[ROYD-270] [زیرنویس فارسی] وقتی هر روز خواهر ناتنی مرتب و فوق العاده خجالتی ام را اذیت می کردم، او فوق العاده حساس شد و زود انزال کرد! او ناگهان به دختری منحرف تبدیل می‌شود که چهره‌ای مبتذل می‌کند و مدام کم می‌آورد. میو اوتوری