[MIDV-946] [زیرنویس فارسی] یکشنبه صبح، میو وقتی از خواب بیدار شد خیلی بامزه بود و وقتی بیدار شد، به من یک، دو، و سه کومش داد... میو با دیک من که صبح درست شده بود کم می‌کرد. فقط روزی بود که از هیجانم سیر نمی‌شدم و تا غروب به فک کردن ادامه دادم. میو ایشیکاوا

میزبانان ویدیو
[سکس صبحگاهی شهوانی است! ]صبح که از خواب بیدار شدم، میو جونیورم کنارم بود. با اینکه هر دوی ما شریک زندگی داریم، دیشب هر دو نوشیدنی و رابطه جنسی داشتیم. با وجود اینکه باید همدیگر را به هم می زدیم، صورت خوش شکل میو در خواب، پوست صاف صاف، نوک سینه های کمی شفاف، خط الاغش که در لباس زیرش پیچیده شده بود، و بیدمشک تنگش از لای شلوارش. چهره ای بی دفاع که فقط هنگام خواب دیده می شود. آه، نه بیش از حد وابسته به عشق شهوانی. میخوام دوباره لعنتت کنم بینگ بینگ! Zipposhi آن را با دیک نعوظ صبح است! میو غافلگیر شد و آنقدر بامزه بود که به او یک، دو، سه شلیک کرد... وقتی خروسی که برای او مناسب است به او نفوذ کرد، میو دوباره هیجان زده می شود. "دیگه نمیتونم! من خیلی حساسم چون دیروز خیلی تموم کردم...!" "این آخرین بار است! درست است؟ آخرین بار! آه! هیچ راهی!" تقلب آخر هفته جایی که برنامه‌هایمان را رها کردیم و تا غروب غروب کردیم - ویژگی ویژه

بازیگران زن:

کارگردانان:

ساپورو تارو

برچسب‌ها:

MOODYZ DIVA

استودیوها:

مودیز
[MIDV-946] [زیرنویس فارسی] یکشنبه صبح، میو وقتی از خواب بیدار شد خیلی بامزه بود و وقتی بیدار شد، به من یک، دو، و سه کومش داد... میو با دیک من که صبح درست شده بود کم می‌کرد. فقط روزی بود که از هیجانم سیر نمی‌شدم و تا غروب به فک کردن ادامه دادم. میو ایشیکاوا[MIDV-946] [زیرنویس فارسی] یکشنبه صبح، میو وقتی از خواب بیدار شد خیلی بامزه بود و وقتی بیدار شد، به من یک، دو، و سه کومش داد... میو با دیک من که صبح درست شده بود کم می‌کرد. فقط روزی بود که از هیجانم سیر نمی‌شدم و تا غروب به فک کردن ادامه دادم. میو ایشیکاوا[MIDV-946] [زیرنویس فارسی] یکشنبه صبح، میو وقتی از خواب بیدار شد خیلی بامزه بود و وقتی بیدار شد، به من یک، دو، و سه کومش داد... میو با دیک من که صبح درست شده بود کم می‌کرد. فقط روزی بود که از هیجانم سیر نمی‌شدم و تا غروب به فک کردن ادامه دادم. میو ایشیکاوا[MIDV-946] [زیرنویس فارسی] یکشنبه صبح، میو وقتی از خواب بیدار شد خیلی بامزه بود و وقتی بیدار شد، به من یک، دو، و سه کومش داد... میو با دیک من که صبح درست شده بود کم می‌کرد. فقط روزی بود که از هیجانم سیر نمی‌شدم و تا غروب به فک کردن ادامه دادم. میو ایشیکاوا[MIDV-946] [زیرنویس فارسی] یکشنبه صبح، میو وقتی از خواب بیدار شد خیلی بامزه بود و وقتی بیدار شد، به من یک، دو، و سه کومش داد... میو با دیک من که صبح درست شده بود کم می‌کرد. فقط روزی بود که از هیجانم سیر نمی‌شدم و تا غروب به فک کردن ادامه دادم. میو ایشیکاوا[MIDV-946] [زیرنویس فارسی] یکشنبه صبح، میو وقتی از خواب بیدار شد خیلی بامزه بود و وقتی بیدار شد، به من یک، دو، و سه کومش داد... میو با دیک من که صبح درست شده بود کم می‌کرد. فقط روزی بود که از هیجانم سیر نمی‌شدم و تا غروب به فک کردن ادامه دادم. میو ایشیکاوا[MIDV-946] [زیرنویس فارسی] یکشنبه صبح، میو وقتی از خواب بیدار شد خیلی بامزه بود و وقتی بیدار شد، به من یک، دو، و سه کومش داد... میو با دیک من که صبح درست شده بود کم می‌کرد. فقط روزی بود که از هیجانم سیر نمی‌شدم و تا غروب به فک کردن ادامه دادم. میو ایشیکاوا[MIDV-946] [زیرنویس فارسی] یکشنبه صبح، میو وقتی از خواب بیدار شد خیلی بامزه بود و وقتی بیدار شد، به من یک، دو، و سه کومش داد... میو با دیک من که صبح درست شده بود کم می‌کرد. فقط روزی بود که از هیجانم سیر نمی‌شدم و تا غروب به فک کردن ادامه دادم. میو ایشیکاوا[MIDV-946] [زیرنویس فارسی] یکشنبه صبح، میو وقتی از خواب بیدار شد خیلی بامزه بود و وقتی بیدار شد، به من یک، دو، و سه کومش داد... میو با دیک من که صبح درست شده بود کم می‌کرد. فقط روزی بود که از هیجانم سیر نمی‌شدم و تا غروب به فک کردن ادامه دادم. میو ایشیکاوا[MIDV-946] [زیرنویس فارسی] یکشنبه صبح، میو وقتی از خواب بیدار شد خیلی بامزه بود و وقتی بیدار شد، به من یک، دو، و سه کومش داد... میو با دیک من که صبح درست شده بود کم می‌کرد. فقط روزی بود که از هیجانم سیر نمی‌شدم و تا غروب به فک کردن ادامه دادم. میو ایشیکاوا[MIDV-946] [زیرنویس فارسی] یکشنبه صبح، میو وقتی از خواب بیدار شد خیلی بامزه بود و وقتی بیدار شد، به من یک، دو، و سه کومش داد... میو با دیک من که صبح درست شده بود کم می‌کرد. فقط روزی بود که از هیجانم سیر نمی‌شدم و تا غروب به فک کردن ادامه دادم. میو ایشیکاوا

نظرات

Suggested
[MIDA-024] در حالی که در سفر کاری بودم، رئیسم که از او متنفر بودم، مرا مجبور کرد که با او در اتاق شریک شوم...من اجازه نداشتم به دستشویی بروم و مدام با اندام تناسلی ام مسخره می شدم، تحقیر شده و بی اختیار. تا صبح جیغ می زدم و گریه می کردم که خروسم پیستون می زد، میو ایشیکاوا.
[آزار جنسی ورز دادن دستگاه تناسلی زن x بی اختیاری تحقیر! ] یک خانم دفتر ساده لوح که قرار شده بود در یک سفر کاری با رئیسش، پیرمردی که از او متنفر بود، در اتاقی شریک شود. وقتی به مسافرخانه رسید مجبور به نوشیدن مشروبات الکلی شد و وقتی مست شد مورد حمله قرار گرفت و سینه ها و بیدمشک هایش را آشکار کرد! سپس، او نتوانست جلوی آن را بگیرد، زیرا بیدمشک حساس او را اذیت می کردند و او cum و ادرار می کرد. علاوه بر این، آلت تناسلی خود را در حالت نعوظ نفوذ می کند و رابطه جنسی او را قطع می کند. از آنجا، آزار جنسی چسبنده تشدید شد و او مجبور شد در حمام مختلط ادرار کند و از شرم گریه کند. پس از آن بارها جلوی چشمانش ادرار می کند و میل جنسی غیرطبیعی اش از کنترل خارج می شود. آموزش لذت مبتذل سکس پیرمرد بی نظیر باعث می شود او در دیک خیس شود و بیفتد و کم بیاورد... ویژگی ویژه
[MIDA-024] [زیرنویس فارسی] در حالی که در سفر کاری بودم، رئیسم که از او متنفر بودم، مرا مجبور کرد که با او در اتاق شریک شوم...من اجازه نداشتم به دستشویی بروم و مدام با اندام تناسلی ام مسخره می شدم، تحقیر شده و بی اختیار. تا صبح جیغ می زدم و گریه می کردم که خروسم پیستون می زد، میو ایشیکاوا.