[HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! !

میزبانان ویدیو
مادرشوهر جوان و زیبایی که به دلیل ازدواج مجدد پدر و مادرش ناگهان مادر شد. و سینه های بزرگ! طبیعتاً بین داماد و مادرشوهر که نمی دانند چگونه با هم تعامل داشته باشند فاصله است. نامادری در تلاش برای پر کردن این فاصله، در حالی که پسر خوانده در حال حمام کردن است، وارد حمام پسرخوانده می شود و سعی می کند با او پوستی داشته باشد... با این حال، سینه های بزرگ مادرشوهر برای داماد خیلی تحریک کننده است... دیک من جلوی مادر شوهرم بزرگ و بزرگتر می شود. مادرشوهر نسبت به موقعیت احساس مسئولیت می کند و گیج می شود. و جوابی که مادرشوهرم به من داد این بود... اولین کاری که باید انجام داد این بود که فاصله بین بدنمان را کم کنیم! دامادم توسط مادرشوهرش راهنمایی می شود که به او می گوید همه چیز را به من بسپار. در نتیجه فاصله بین او و مادرشوهرش به سرعت در حال کاهش است! این اثر تلفیقی از 14 نامادری خوش قلب و سینه گنده است. شما مطمئناً مهربانی مورد نظر خود را خواهید یافت!

برچسب‌ها:

گروه HHH

استودیوها:

شکارچی
[HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! ![HHF-088] [زیرنویس فارسی] "میخوام بهت نزدیک بشم پس بیا با هم وارد بشیم (قلب)" تنها با مادرشوهرم سینه گنده تو یه حموم کوچیک! دلیل از بین رفتن بیش از حد پوست! 52 4 ساعت متوالی کرم پایی بارها و بارها به یک بیدمشک منحرف و ناامید! !

نظرات

Suggested
[HUNTC-261] "لطفا با من حمام کن. می خواهم بدنم را تمیز بشوی!" دوست دوران کودکی ام که در دبستان و راهنمایی با من به همان مدرسه می رفت، از حمام متنفر است! حمام نکردن به مدت یک هفته طبیعی است. آنقدر بوی بدی می دهد که پدر و مادرش اصرار دارند او را ببرند، بنابراین او چاره ای جز حمام ندارد، اما حداکثر عادت دردسرسازش شروع می شود و می خواهد او را به حمام ببرم...
دوست دوران کودکی من از همان مدرسه از حمام متنفر است! من اغلب بیش از یک هفته نمی رفتم و پدر و مادرم به خاطر بو اصرار می کردند که بروم داخل، بنابراین چاره ای جز رفتن نداشتم، اما مزاحم MAX او فعال شد و از من خواست که او را حمام کنم! جدی میگی! ? ما دیگه بچه نیستیم...فکر میکردم اوضاع بد میشه ولی دوست بچگیم منو هل داد تا بدنم رو بشورم! همانطور که انتظار می رفت، وقتی بدن برهنه شهوانی دوست دوران کودکی ام را دیدم، در عرض چند ثانیه کاملاً نعوظ پیدا کردم... وقتی احساس افسردگی می کردم و احساس ترحم می کردم، دوست دوران کودکی ام دستش را دراز کرد تا به دیک من دست بزند! آیا این بدان معنی است که من تنها کسی نیستم که شاخ هستم؟ با وجود اینکه زحمت شستن بدنم را کشیدم، اما آنقدر شدید رابطه جنسی داشتم که خیس عرق شدم...
[HUNTC-261] [زیرنویس فارسی] "لطفا با من حمام کن. می خواهم بدنم را تمیز بشوی!" دوست دوران کودکی ام که در دبستان و راهنمایی با من به همان مدرسه می رفت، از حمام متنفر است! حمام نکردن به مدت یک هفته طبیعی است. آنقدر بوی بدی می دهد که پدر و مادرش اصرار دارند او را ببرند، بنابراین او چاره ای جز حمام ندارد، اما حداکثر عادت دردسرسازش شروع می شود و می خواهد او را به حمام ببرم...
[HUNTC-147] وقتی بعد از مست شدن از خواب بیدار شدم، خودم را در اتاق یک کارمند جوان بامزه و بامزه دیدم. در مورد تماس تلفنی همسرم دروغ می گویم و سعی می کنم با عجله به خانه بروم، اما آنقدر مست هستم که نمی توانم حرکت کنم. وقتی جونیورم مرا اینطور دید، سینه ها و شلوارهایش را به من نشان داد. "خطرناکه...من باید برم خونه..." پیگیری درج زنده به من که درگیری دارم!
وقتی از خواب بیدار شدم، در اتاق دختر جوان بودم! آه این چه حرفیه! سعی می کنم دیشب را به یاد بیاورم، اما واقعاً نمی توانم آن را به یاد بیاورم... تنها چیزی که یادم می آید این است که با هم مشروب خوردیم ... در هر صورت خطرناک است! همسرم از دست من عصبانی می شود! درست زمانی که به این فکر کردم، آهنگ زنگ همسرم به صدا درآمد. خیلی راحت دروغ میگم یک دختر جوان با سینه درشت وقتی مرا اینطور می بیند لبخند می زند. نه! فعلا بریم خونه! شروع کردم به حرکت کردن و دختر جونیور تیپ و شورتش رو نشون داد...! آه، من می خواهم دستم را در آن امتحان کنم! اما این یک تله است! پایین تنه ام حتی وقتی به آن فکر می کنم کاملاً نعوظ می شود! و من فقط تسلیم وسوسه می شوم. حافظه و هوشیاری من قوی است. برای همین خواستم این کار را بکنم... همسرم ببخشید! فکر میکردم دیگه هیچوقت همچین فرصتی پیدا نمیکنم...
[HUNTC-147] [زیرنویس فارسی] وقتی بعد از مست شدن از خواب بیدار شدم، خودم را در اتاق یک کارمند جوان بامزه و بامزه دیدم. در مورد تماس تلفنی همسرم دروغ می گویم و سعی می کنم با عجله به خانه بروم، اما آنقدر مست هستم که نمی توانم حرکت کنم. وقتی جونیورم مرا اینطور دید، سینه ها و شلوارهایش را به من نشان داد. "خطرناکه...من باید برم خونه..." پیگیری درج زنده به من که درگیری دارم!