عاشق همچین کارگر پاره وقت بامزه ای با چشمان زیبا... به عنوان مدیر فروشگاه، سرم بهم ریخته است.
من یک مدیر کافه هستم و یک همسر دارم.
یک دانشجوی دختر پاره وقت منظم و خیره کننده، کیکو، در کافه کار می کند.
او همیشه شاد و بامزه است و همیشه از من حمایت کرده و کمک زیادی به من کرده است.
یه روز دیر کار کرد و نتونست به موقع به قطار آخر برسه... آخرین قطار رو هم از دست دادم...
از آنجایی که جایی برای رفتن نداشتیم، تصمیم گرفتیم با هم به هتلی نزدیک برویم.
ما به هتل رسیدیم، اما به طور غیرمنتظره فقط توانستیم یک اتاق رزرو کنیم... در نهایت در یک اتاق مشترک ماندیم.
بعد از اون به طور غیر منتظره دوست دخترم شروع به ابراز محبت کرد...با چشمای آب شده نگاهم کرد...و بوسیدم...
من خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ! ! ! ! ! ! ! ! !
سپس همسرش را فراموش کرد و بارها و بارها با او رابطه جنسی داشت و از رابطه خارج از ازدواج لذت می برد.
  [SONE-952] [زیرنویس فارسی] مدیر کار پاره وقت و دانشجوی دختر آخرین قطار را از دست دادند و در یک هتل رابطه جنسی شیرین و دلخراشی را انجام دادند. Naughty Pure Love Room Shared NTR Nozomi Araki