[CAWD-887] [زیرنویس فارسی] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.

میزبانان ویدیو
با نزدیک شدن به فصل بین دبیرستان، یک اردوی آموزشی برای اعضای منتخب باشگاه شنا برگزار می شود. دوست دختر من که تنها بازیکن زنی بود که انتخاب شد، در باشگاه بامزه و محبوب است. من به عنوان تنها در کمپ آموزشی شرکت می کنم، اما به دلیل اشتباهی، به طور غیرمنتظره ای با مدیر شلخته در یک اتاق قرار می گیرم ... با وجود اینکه او تنها دوست دختر من است ... بدنم که اجازه ندادم کسی به آن دست بزند، غرق در لذت از خروس بزرگ مدیر و داروی مقرون به صرفه است و دیک متقلبم می افتد! "تو هرگز به من خیانت نمی کنی؟ این همان چیزی است که قبلاً گفتی" پان! پان! پان! پان! "متاسفم...اما خیلی حس خوبیه!!" او نمی تواند دست از تکان دادن باسنش بردارد... آب بیدمشکی که به طور غیرعادی سرازیر شده بود... او آنقدر به من ارادت داشت که حتی اگر سر دیک مرا به پایان برساند، به راحتی عاشق شد... کمپ آموزشی ناامید - اتاق مشترک - نعوظ لعنتی سینه NTR

بازیگران زن:

کارگردانان:

ایچیگوهارا

برچسب‌ها:

کاوایی

استودیوها:

کاوایی
[CAWD-887] [زیرنویس فارسی] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.[CAWD-887] [زیرنویس فارسی] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.[CAWD-887] [زیرنویس فارسی] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.[CAWD-887] [زیرنویس فارسی] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.[CAWD-887] [زیرنویس فارسی] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.[CAWD-887] [زیرنویس فارسی] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.[CAWD-887] [زیرنویس فارسی] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.[CAWD-887] [زیرنویس فارسی] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.[CAWD-887] [زیرنویس فارسی] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.[CAWD-887] [زیرنویس فارسی] هارو آئوبا، یک کمپ تمرینی تابستانی که مملو از داروهای مقوی است، جایی که دوست دختر فداکار و مهربانم به راحتی همکار ارشدم را اغوا کرد.

نظرات

Suggested
[SONE-999] گفتم شما را سرگرم خواهم کرد، اما در نهایت با یک خروس بزرگ لعنتی شدم و در نهایت با افشای ماهیت مازوخیستی واقعی ام عیاشی بزرگی داشتم. سوزو اوتوناشی
سومین اثر پس از اولین نمایش تکان دهنده! من دوباره جنبه مازوخیستی خود را به روز کردم! این بار با روحیه مهمان نوازی که حدود 20 سال از تولدمان به ما آموزش داده شده، ذهن و جسم شما را آرام می کنیم. نه تنها منگنه، بلکه نوک پستان، مقعد، نوک انگشتان، پاها و یک سرویس کامل از سر تا نوک انگشتان. مردان یکی پس از دیگری ظاهر می شوند و قرار است با مهمان نوازی خانواده ای سرشناس با هر یک از آنها رفتار کنند، اما به طور غیرمنتظره ای در وضعیت نابسامانی قرار می گیرند. چوب های خروس از همه جهات ظاهر می شوند و به داخل دهان بالا و پایین می لغزند! و سرانجام ماهیت واقعی او آشکار می شود. اوتوناشی سوزو هیجان زده می شود. ذهن مازوخیست خود را آزاد کنید! اولین عیاشی بزرگ در زندگی من! بدن باریک زیبای او با زیر پا گذاشتن و نوک زدن و تکان دادن تشنج می کند. حتی از دومی هم شکسته تر بود... حتی خانم های جوان طبقه بالا که آداب معاشرت را به طور کامل آموزش داده بودند، نتوانستند بر میل جنسی خود غلبه کنند.
[SONE-999] [زیرنویس فارسی] گفتم شما را سرگرم خواهم کرد، اما در نهایت با یک خروس بزرگ لعنتی شدم و در نهایت با افشای ماهیت مازوخیستی واقعی ام عیاشی بزرگی داشتم. سوزو اوتوناشی
[CAWD-889] من بدترین معلم هستم زیرا با دیدن لباس زیر عرق کرده دانش آموزانم بعد از مدرسه عقلم را از دست دادم. سایا سوکاموتو
فکر کردم خوب نیست متوجه شدم که نمی توانم برگردم. وقتی دستم را روی دامن او بردم، می دانستم دارم چه کار می کنم و قرار است چه کار کنم. اما انگشتانم متوقف نشدند. من به عنوان یک مرد نمی توانستم در لحظه ای که بوی بیدمشک عرق کرده دانش آموز را در مقابلم حس کردم مقاومت کنم. عقل و اخلاق بر زبانش ذوب شد. "استاد، شما می توانید من را لمس کنید." تله ای شیرین از دانش آموز. نوری که از پنجره ها می تابد به آرامی کلاس درس را فرا می گیرد. تصور می کنم با نوک انگشتان به آرامی لمس می شوم... «هی، معلم، متوجه شدی که من عمدا دامنم را کوتاه نگه داشته ام؟» این یک موضوع نیست. این یک فروپاشی است. من از مکیدن آلت تناسلی ام توسط یک دانش آموز لذت غیراخلاقی داشتم و با وجود اینکه یک کشیش بودم، تا زمانی که مردم، در شاگردم انزال کردم. ممنوعیت خامه ای و درام عشقی ناب از بی اخلاقی و هیجان. میل شدید یک معلم میانسال برای پایان دادن به واژن یک دختر... تو شاگرد خودارضایی من هستی.
[CAWD-889] [زیرنویس فارسی] من بدترین معلم هستم زیرا با دیدن لباس زیر عرق کرده دانش آموزانم بعد از مدرسه عقلم را از دست دادم. سایا سوکاموتو
[SONE-952] مدیر کار پاره وقت و دانشجوی دختر آخرین قطار را از دست دادند و در یک هتل رابطه جنسی شیرین و دلخراشی را انجام دادند. Naughty Pure Love Room Shared NTR Nozomi Araki
عاشق همچین کارگر پاره وقت بامزه ای با چشمان زیبا... به عنوان مدیر فروشگاه، سرم بهم ریخته است. من یک مدیر کافه هستم و یک همسر دارم. یک دانشجوی دختر پاره وقت منظم و خیره کننده، کیکو، در کافه کار می کند. او همیشه شاد و بامزه است و همیشه از من حمایت کرده و کمک زیادی به من کرده است. یه روز دیر کار کرد و نتونست به موقع به قطار آخر برسه... آخرین قطار رو هم از دست دادم... از آنجایی که جایی برای رفتن نداشتیم، تصمیم گرفتیم با هم به هتلی نزدیک برویم. ما به هتل رسیدیم، اما به طور غیرمنتظره فقط توانستیم یک اتاق رزرو کنیم... در نهایت در یک اتاق مشترک ماندیم. بعد از اون به طور غیر منتظره دوست دخترم شروع به ابراز محبت کرد...با چشمای آب شده نگاهم کرد...و بوسیدم... من خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ! ! ! ! ! ! ! ! ! سپس همسرش را فراموش کرد و بارها و بارها با او رابطه جنسی داشت و از رابطه خارج از ازدواج لذت می برد.
[SONE-952] [زیرنویس فارسی] مدیر کار پاره وقت و دانشجوی دختر آخرین قطار را از دست دادند و در یک هتل رابطه جنسی شیرین و دلخراشی را انجام دادند. Naughty Pure Love Room Shared NTR Nozomi Araki
[SONE-957] یک دختر سفید پوست خالص از یک خانواده مشهور ، عزت خود را از دست می دهد ، مرد مازوشیستی خود را از خواب بیدار می کند ، و برای اولین بار توسط یک مرد بزرگ دیک نفوذ می کند و برای اولین بار ، سه نمایش ، اوتونا سوزو
این دومین فیلمی است که از اولین بازی او تکان دهنده است ، به عنوان یک خانم جوان خالص و نرم که در یک خانواده دلهره بزرگ شده است. لذت بردن از همه ممنوعیت ها با همه دیکهای بزرگ! 1. در هر چهار اندام کاملاً مهار شده است ، که روی تخت صلیب شده ، خسته و شکنجه شده و یک خروس بزرگ را در او وارد می کند. او نتوانست خودش را کنترل کند و بارها و بارها صعود کرد. 2. اسارت و ارگاسم جنسی و آموزش اسباب بازی ، با طناب ، چسبیده و سخت گره خورده است ، زیرا او به سختی لکه دار می شود ، و خرچنگ ها و خرچنگ ها و خرچنگ ها را می کند. من چنین دیک بزرگی را می خواستم ، و وقتی آن را به دهانم انداختم ، شروع به قوی و تحریک شد. 3. او توسط سه خروس بزرگ مورد تجاوز قرار می گیرد و دارای ارگاسم است و خروس بزرگ او از بالا و پایین به داخل او منتقل می شود و به هم می خورد. در حالی که او آب شهوانی را منفجر می کند ، در آستانه غش از پیستون پر سرعت که تجزیه می شود ، قرار دارد. او آنقدر با صدای بلند به ارگاسم می رسد که عزت خود را از دست می دهد! درب ذهن ماسوشیستی او باز شد و بیدار شد.
[SONE-957] [زیرنویس فارسی] یک دختر سفید پوست خالص از یک خانواده مشهور ، عزت خود را از دست می دهد ، مرد مازوشیستی خود را از خواب بیدار می کند ، و برای اولین بار توسط یک مرد بزرگ دیک نفوذ می کند و برای اولین بار ، سه نمایش ، اوتونا سوزو
[SONE-949] او آخرین قطار را از دست می دهد و به طور غیرمنتظره ای با یک مدیر فروشگاه آزار دهنده جنسی در اتاقی شریک می شود... Moe Sakakibara، یک کارگر نیمه وقت که چیزی در مورد خاک نمی داند، ناگهان احساس می کند رابطه جنسی نفرت انگیزی تا صبح ادامه دارد.
"من...دوست ندارم.میخوام برم خونه...مدیر...مزارس" اون نظر. خوب ولی من نمیذارم بری خونه هر چه دخترانی جدی‌تر، پرانرژی‌تر، بامزه‌تر و خالص‌تر باشند، بیشتر می‌خواهم به آنها چیزهای مختلفی یاد بدهم. من نمی توانم هیجان را متوقف کنم. اما بهتر از آن این است که از من متنفری. هر چه بیشتر از من متنفرم، نعوظ بیشتر می شود. یک روز مخفیانه به دخترک قرص خواب داد و به زور به هتلی برد. وقتی از خواب بیدار شد، چهره اش ترسیده بود. من آن چهره را دوست دارم. چقدر من را هیجان زده می کند؟ دیک من خیلی خوشحال است "این ناراحت کننده و منزجر کننده است... منزجر کننده است... اما بیشتر از این است... حس خوبی دارد... چرا؟" چون با دایی سازگاری خوبی دارم.
[SONE-949] [زیرنویس فارسی] او آخرین قطار را از دست می دهد و به طور غیرمنتظره ای با یک مدیر فروشگاه آزار دهنده جنسی در اتاقی شریک می شود... Moe Sakakibara، یک کارگر نیمه وقت که چیزی در مورد خاک نمی داند، ناگهان احساس می کند رابطه جنسی نفرت انگیزی تا صبح ادامه دارد.