[MIAB-557] [زیرنویس فارسی] تماشای AV با خواهر کوچکترم وقتی با خواهر کوچکترم که هیچ اطلاعی از جنسیت نداشت، AV را تماشا کردم، در نهایت به طور مخفیانه در مدرسه تمرین کرم‌پینگ را انجام دادم. کوناتسو کاشیواگی

میزبانان ویدیو
"برادر، بیا یه کاری کنیم مثل AV که دیروز دیدیم~♪" ه~! ! باورم نمی شد...خواهرم می خواست AV ببیند، برای همین فکر کردم از روی کنجکاوی با او تماشا کنم... اما خواهرم بیش از آنچه تصور می کردم متحیر شد و کم کم برانگیخته شد و درست مثل AV شروع کرد به میل خروس مرا در بیدمشک جوانش بگذارد! ! من بارها بدون اینکه به مادرم بگویم رابطه جنسی داشتم و وقتی متوجه شدم این موضوع بیشتر شد! "برادر بزرگ... داخل واژن من انزال کن...!!" با اینکه می فهمد خوب نیست، با خواهرش به سکس خامه ای معتاد می شود و این کار را در خانه و مدرسه ادامه می دهد! ! !

بازیگران زن:

کارگردانان:

مامزاوا مامتارو

استودیوها:

مودیز
[MIAB-557] [زیرنویس فارسی] تماشای AV با خواهر کوچکترم وقتی با خواهر کوچکترم که هیچ اطلاعی از جنسیت نداشت، AV را تماشا کردم، در نهایت به طور مخفیانه در مدرسه تمرین کرم‌پینگ را انجام دادم. کوناتسو کاشیواگی[MIAB-557] [زیرنویس فارسی] تماشای AV با خواهر کوچکترم وقتی با خواهر کوچکترم که هیچ اطلاعی از جنسیت نداشت، AV را تماشا کردم، در نهایت به طور مخفیانه در مدرسه تمرین کرم‌پینگ را انجام دادم. کوناتسو کاشیواگی[MIAB-557] [زیرنویس فارسی] تماشای AV با خواهر کوچکترم وقتی با خواهر کوچکترم که هیچ اطلاعی از جنسیت نداشت، AV را تماشا کردم، در نهایت به طور مخفیانه در مدرسه تمرین کرم‌پینگ را انجام دادم. کوناتسو کاشیواگی[MIAB-557] [زیرنویس فارسی] تماشای AV با خواهر کوچکترم وقتی با خواهر کوچکترم که هیچ اطلاعی از جنسیت نداشت، AV را تماشا کردم، در نهایت به طور مخفیانه در مدرسه تمرین کرم‌پینگ را انجام دادم. کوناتسو کاشیواگی[MIAB-557] [زیرنویس فارسی] تماشای AV با خواهر کوچکترم وقتی با خواهر کوچکترم که هیچ اطلاعی از جنسیت نداشت، AV را تماشا کردم، در نهایت به طور مخفیانه در مدرسه تمرین کرم‌پینگ را انجام دادم. کوناتسو کاشیواگی[MIAB-557] [زیرنویس فارسی] تماشای AV با خواهر کوچکترم وقتی با خواهر کوچکترم که هیچ اطلاعی از جنسیت نداشت، AV را تماشا کردم، در نهایت به طور مخفیانه در مدرسه تمرین کرم‌پینگ را انجام دادم. کوناتسو کاشیواگی[MIAB-557] [زیرنویس فارسی] تماشای AV با خواهر کوچکترم وقتی با خواهر کوچکترم که هیچ اطلاعی از جنسیت نداشت، AV را تماشا کردم، در نهایت به طور مخفیانه در مدرسه تمرین کرم‌پینگ را انجام دادم. کوناتسو کاشیواگی[MIAB-557] [زیرنویس فارسی] تماشای AV با خواهر کوچکترم وقتی با خواهر کوچکترم که هیچ اطلاعی از جنسیت نداشت، AV را تماشا کردم، در نهایت به طور مخفیانه در مدرسه تمرین کرم‌پینگ را انجام دادم. کوناتسو کاشیواگی[MIAB-557] [زیرنویس فارسی] تماشای AV با خواهر کوچکترم وقتی با خواهر کوچکترم که هیچ اطلاعی از جنسیت نداشت، AV را تماشا کردم، در نهایت به طور مخفیانه در مدرسه تمرین کرم‌پینگ را انجام دادم. کوناتسو کاشیواگی[MIAB-557] [زیرنویس فارسی] تماشای AV با خواهر کوچکترم وقتی با خواهر کوچکترم که هیچ اطلاعی از جنسیت نداشت، AV را تماشا کردم، در نهایت به طور مخفیانه در مدرسه تمرین کرم‌پینگ را انجام دادم. کوناتسو کاشیواگی

نظرات

Suggested
[ROYD-271] خواهر بزرگم ساده و محجوب است، اما وقتی عینکش را برداشت، زیبایی بی نظیری داشت و وقتی به او نزدیک شدم، با ران های برهنه اش به من نفوذ کرد و برای اولین بار اجازه داد که تقدیر کنم. کویرو یوکی
کویرو یک خواهر شوهر ساکت و ساده است. او در خانه بی حالت بود، بدون آرایش و عینک، اما یک روز صبح با کمی آرایش ظاهر شد. یک برادر کوچکتر نگران خواهر بزرگتر خود است و تغییرات کوچکی برای پاسخ به آن جمع می شود. برادر کوچکترم دیگر طاقت ندارد و اعتراف می کند که مدت هاست دوستش داشته است. خواهر بزرگتر به دلیل اینکه آنها خواهر و برادر هستند امتناع می کند، اما هر دو با این قول که فقط با پاهای برهنه به پایان می رسند، فاق های خود را می مالند. اگرچه یک بار تمام می شود، اما آن دو نمی توانند هیجان آن زمان را فراموش کنند و آن دو در نهایت رابطه جنسی دارند. هنگامی که آنها رابطه جنسی دارند، نمی توانند متوقف شوند و بدن آنها بارها و بارها روی هم قرار می گیرد.
[ROYD-271] [زیرنویس فارسی] خواهر بزرگم ساده و محجوب است، اما وقتی عینکش را برداشت، زیبایی بی نظیری داشت و وقتی به او نزدیک شدم، با ران های برهنه اش به من نفوذ کرد و برای اولین بار اجازه داد که تقدیر کنم. کویرو یوکی
[MIMK-259] من سعی کردم با دوست دوران کودکی ام رابطه جنسی داشته باشم که از روی کنجکاوی متوجه این موضوع نشد و نسخه های لایو اکشن 1 و 2 در مجموع بیش از 210000 نسخه فروخته است! یک فیلم پرفروش لایو اکشن! میکو که تو کلاس محبوبه مال منه...! هیناتا ناتسو، غرق در حس برتری، تمام وقت خود را به داشتن رابطه جنسی در کلاس درس، سالن بدنسازی، فرود روی پله ها، توالت... مانند میمونی در اوج خود می گذراند.
مجموع فروش مجموعه از 210000 نسخه فراتر رفت! سریال پرفروش "بیا از روی کنجکاوی با دوست ناخودآگاه دوران کودکی ام رابطه جنسی داشته باشیم" بالاخره لایو اکشن! .. .. دوستان دوران کودکی "هیروکی" و "میکو" که در همسایگی یکدیگر زندگی می کنند آنها آنقدر به هم نزدیک بوده اند که مدت ها آزادانه در اتاق یکدیگر بوده اند. الان هم که به سن نوجوانی رسیده اند، رابطه شان تغییر نکرده است. "میکو" علاقه زیادی به عشق یا رابطه جنسی ندارد. من را با کتی به اطراف می مالیدند که بدون اینکه متوجه شوم، دکلم را برجسته می کرد. نگاه "هیروکی" را می بینم که در اوج هرزگی است و شاخ می شود. "اگر شما آنقدر علاقه دارید، چرا آن را لمس نمی کنید؟" فقط یک دوست دوران کودکی سعی کرد از روی کنجکاوی کاری شیطنت آمیز انجام دهد ... ترمزها از کار افتاده اند قرار بود فقط به او اجازه دهد سینه هایش را لمس کند، اما در عوض او به او یک کار دستی، ضربه زدن و سپس رابطه جنسی داد. دیگر نمی توانم مثل قبل به یک دوست عادی دوران کودکی برگردم. اکثر پسرهای کلاس من باکره هستند هیروکی در رابطه جنسی با میکو که همه او را تحسین می کنند احساس برتری می کند. انبار تربیت بدنی، پله های نزدیک پشت بام، سرویس های بهداشتی و .... یواشکی از کلاس بیرون رفتم و بارها و بارها مخفیانه او را لعنت کردم تا متوجه نشود. میکو بعد از تجربه رابطه جنسی بیشتر شبیه یک زن شده است. وقتی پسرهای کلاسم شروع به نگاه اروتیک به من کردند. هیروکی حسود شد... انگار میکو مال من بود. میکو همه چیز را آماده می کند و او را به حمام می برد، اما لاستیک وجود ندارد. اگر خام باشد اشکالی ندارد... هیروکی به زور آن را بدون چک کردن با او وارد میکو می کند. و آنقدر حس خوبی داشت که در درونم به پایان رسید. هیروکی به تنهایی هیجان زده می شود میکو گریه می کند. بعد از این چه اتفاقی برای رابطه این دو خواهد افتاد...
[MIMK-259] [زیرنویس فارسی] من سعی کردم با دوست دوران کودکی ام رابطه جنسی داشته باشم که از روی کنجکاوی متوجه این موضوع نشد و نسخه های لایو اکشن 1 و 2 در مجموع بیش از 210000 نسخه فروخته است! یک فیلم پرفروش لایو اکشن! میکو که تو کلاس محبوبه مال منه...! هیناتا ناتسو، غرق در حس برتری، تمام وقت خود را به داشتن رابطه جنسی در کلاس درس، سالن بدنسازی، فرود روی پله ها، توالت... مانند میمونی در اوج خود می گذراند.
[MIMK-179] تب خفیف او و من داغ نسخه لایو اکشن Midsummer Sleep Rape Creampie NTR فروش کل بیش از 230000 نسخه غذای بسیار محبوب Nyaano
Aona Shiranase، یک دختر زیبا در همان کلاس. من مخفیانه با او احساس خویشاوندی می کردم زیرا با وجود اینکه او به گروه مثبت تعلق داشت، به نظر می رسید در برقراری ارتباط مشکل دارد و به نظر نمی رسید که خیلی با او سازگاری داشته باشد... یک روز خاص تابستانی. در طول کلاس، شیراناس سان به دلیل گرمازدگی سقوط می کند و باید او را به بیمارستان ببریم. من نمی توانم او را در حال درد ببینم، اما او هنوز ناز است. همینطور که داشتم بهش نگاه میکردم گوشیم بیرون اومد. چیزی که من به آن نگاه کردم، تبادل نظر با دوست پسرم بود... شهوت درونم داغ می شود و شروع به دویدن می کند. باکره اقای شیرانسه که تب کرده بود...قبل از دوست پسرم... همکاری با کارهای محبوب دوجین! برای کار اصلی دوجین " " اینجا را کلیک کنید! ------------------------------------------------------------------------ For customers who meet the conditions to obtain the bonus video, the bonus video will be automatically added to the purchased product (video) by around Friday, September 5, 2025. The date و زمان اضافه ممکن است تغییر کند، و ما به صورت جداگانه در زمان اضافه به شما اطلاع نمی دهیم. ----------------------------------------------------------------- ویژگی ویژه
[MIMK-179] [زیرنویس فارسی] تب خفیف او و من داغ نسخه لایو اکشن Midsummer Sleep Rape Creampie NTR فروش کل بیش از 230000 نسخه غذای بسیار محبوب Nyaano
[HUNTC-147] وقتی بعد از مست شدن از خواب بیدار شدم، خودم را در اتاق یک کارمند جوان بامزه و بامزه دیدم. در مورد تماس تلفنی همسرم دروغ می گویم و سعی می کنم با عجله به خانه بروم، اما آنقدر مست هستم که نمی توانم حرکت کنم. وقتی جونیورم مرا اینطور دید، سینه ها و شلوارهایش را به من نشان داد. "خطرناکه...من باید برم خونه..." پیگیری درج زنده به من که درگیری دارم!
وقتی از خواب بیدار شدم، در اتاق دختر جوان بودم! آه این چه حرفیه! سعی می کنم دیشب را به یاد بیاورم، اما واقعاً نمی توانم آن را به یاد بیاورم... تنها چیزی که یادم می آید این است که با هم مشروب خوردیم ... در هر صورت خطرناک است! همسرم از دست من عصبانی می شود! درست زمانی که به این فکر کردم، آهنگ زنگ همسرم به صدا درآمد. خیلی راحت دروغ میگم یک دختر جوان با سینه درشت وقتی مرا اینطور می بیند لبخند می زند. نه! فعلا بریم خونه! شروع کردم به حرکت کردن و دختر جونیور تیپ و شورتش رو نشون داد...! آه، من می خواهم دستم را در آن امتحان کنم! اما این یک تله است! پایین تنه ام حتی وقتی به آن فکر می کنم کاملاً نعوظ می شود! و من فقط تسلیم وسوسه می شوم. حافظه و هوشیاری من قوی است. برای همین خواستم این کار را بکنم... همسرم ببخشید! فکر میکردم دیگه هیچوقت همچین فرصتی پیدا نمیکنم...
[HUNTC-147] [زیرنویس فارسی] وقتی بعد از مست شدن از خواب بیدار شدم، خودم را در اتاق یک کارمند جوان بامزه و بامزه دیدم. در مورد تماس تلفنی همسرم دروغ می گویم و سعی می کنم با عجله به خانه بروم، اما آنقدر مست هستم که نمی توانم حرکت کنم. وقتی جونیورم مرا اینطور دید، سینه ها و شلوارهایش را به من نشان داد. "خطرناکه...من باید برم خونه..." پیگیری درج زنده به من که درگیری دارم!