خواهر بزرگتر/خواهر کوچکتر

[DRPT-098] خواهر کوچکترم متوجه می‌شود که آرئول‌های او حساس هستند و در حالی که با او زیاد بازی می‌کنند به او می‌خندند. میو آریوکا، آکانا توتو

خواهر کوچکترم که همیشه به خاطر سینه های کوچکش مسخره می شود، دنبال فرصتی می گشت تا با خواهر بزرگترش مبارزه کند! یک روز دیدم خواهرم تا دیروقت جلوی در خوابیده است! اگر مخفیانه نوک سینه هایش را لمس کنید، واکنش حساسی خواهد داشت! فردای اون روز خواهرم با دوست پسرش از پشت تلفن میزنه... لیس میزنه و لیس میزنه و تکنیک زبون خواهرم باعث میشه من در کمترین زمان کم کنم و خواهرم نوک سینه های بزرگی داره! وقتی خواهر بزرگترم که متوجه شده چقدر حساس است، در حمام مشغول خودارضایی نوک سینه هایش می شود، خواهر کوچکترش هم وارد آنجا می شود! خندیدن و بازی با نوک سینه های خواهرم، هر روز رشد آنها! خواهر کوچکتر خواهر بزرگترش را سرزنش می کند که با نمایش های مختلف مانند فشار دادن به پشتی و شکنجه یخ بیش از حد حساس شده است، اما در نهایت خواهر بزرگتر نوک سینه های خواهر کوچکتر را لمس می کند...

[DRPT-098] [زیرنویس فارسی] خواهر کوچکترم متوجه می‌شود که آرئول‌های او حساس هستند و در حالی که با او زیاد بازی می‌کنند به او می‌خندند. میو آریوکا، آکانا توتو

[MIDA-382] ناگی یاساکا، خواهر نوجوانی که در یک مدرسه تربیت بت درس می‌خواند، قبل از اینکه فروخته شود، برای داشتن رابطه جنسی با نوک سینه‌هایش و یک دیک بزرگ آموزش دیده بود. 3 روز بدون پدر و مادرش

ناگی با هدف تبدیل شدن به یک بت، هر روز خود را وقف شرکت در درس های یک مدرسه آموزشی می کرد. یک روز پدر و مادرش می گویند چند روزی از خانه دور می شوند و برادر بزرگترش یوزورو با او تنهاست. یوزورو اوتاکویی است که خواهر کوچکترش ناگی را با احساسات خاصی متفاوت از وضعیت برادر و خواهرش می بیند و دست به اعمال انحرافی می زند، مثلاً مخفیانه از او شلیک می کند تا ناگی متوجه نشود و دهان آب خواهر کوچکترش را لیس می زند و او را تبدیل به یک شی جنسی می کند. با سوء استفاده از این واقعیت که والدینش غایب هستند، رفتار منحرف او تشدید می شود... خواهر کوچکتر من یک بت خودارضایی گوشتی است که به دلیل رشد نوک پستان و جذابیت خروس بزرگش فاسد شده است.

[MIDA-382] [زیرنویس فارسی] ناگی یاساکا، خواهر نوجوانی که در یک مدرسه تربیت بت درس می‌خواند، قبل از اینکه فروخته شود، برای داشتن رابطه جنسی با نوک سینه‌هایش و یک دیک بزرگ آموزش دیده بود. 3 روز بدون پدر و مادرش

[MIDA-388] "من می خواهم آن را در جشنواره مدرسه بپوشم" اگر توسط خواهر شوهرم که لباس خرگوش معکوس پوشیده است اغوا شوم، بازنده خواهم شد. تونوهانا سوزو

[اولین کار اسم حیوان دست اموز معکوس توسط سوزو تونو، یک دختر دانشجوی فعال از گراور! ] چیزی که برای جشنواره مدرسه آماده شده بود یک لباس خرگوش معکوس شدید بود که بالاتنه را آشکار می کرد و پاها را می پوشاند! وسوسه شیرین خواهرشوهر! هر بار که به او نزدیک می شوم نمی توانم ضربانم را متوقف کنم و در بیدمشک تنگ هاناسو قورت می دهم! "این راز از خواهرت است، درست است؟" با وجود اینکه همسرم در کنار من است، من نمی توانم از عشق ورزیدن به دمپایی دوست داشتنی هاناسوی خراب جلوگیری کنم! من عاشق این هستم که همسرم خواب است، بنابراین تسلیم وسوسه بیدمشک تنگ او می شوم و بارها و بارها با او رابطه جنسی برقرار می کنم! "من خیلی دوستت دارم، برادر بزرگ!" مدام در گوشم تکرار می کرد و دلم داشت آب می شد!

[MIDA-388] [زیرنویس فارسی] "من می خواهم آن را در جشنواره مدرسه بپوشم" اگر توسط خواهر شوهرم که لباس خرگوش معکوس پوشیده است اغوا شوم، بازنده خواهم شد. تونوهانا سوزو

[YMDD-469] خدمات پذیرایی خواهر کوچک: خواهر کوچک من یک آیدل است!؟ یک سرویس داغ و آبدار و یک تجربه دوست داشتنی با یک خواهر کوچک قانونی: میو آیزاوا

من یک استریمر شبکه 28 ساله هستم. شاید برای من سخت باشد که آن را بگویم، اما من یک برادر بزرگتر سیسکو هستم که عاشق دختران خواهر کوچکتر است. یک روز یک بروشور پیدا کردم که روی آن Immort Catering نوشته شده بود و از روی کنجکاوی ثبت نام کردم و روز بعد یک خواهر کوچکتر از نوع بت به طرز مسخره ای به خانه ام آمد. کیک خوردن، بازی کردن، و خوردن یک استیک همبرگر خاص با خواهر کوچولوی بامزه ای... مثل یک رویا بود. میو چان با شلوارش آشکار و کاملاً بی دفاع مشغول انجام پازل بود و من صبرم را از دست دادم و سعی کردم دیکم را از پشت به او بچسبانم که او را عصبانی کرد (گریه کرد). اما تو مرا بوسید... از اینجا به بعد غرق در مکیدن زبان و بی قراری سینه هایم شدم... میو چان هم مقدار زیادی آب شیطون از بیدمشکش بیرون می‌آمد، بنابراین همه را لیسیدم. شیرین و ترش و خوشمزه بود! دمیدن میو چان به قدری خوب بود که نگه داشتن آن برای پایان دادن به سختی بود (Teru) بعد از آن به من گفت قطعا راز است و اجازه داد با او رابطه جنسی داشته باشم. من خیلی خوشحال و خوشحالم! دیک من آنقدر بزرگ شده که حتی من هم تعجب کردم و بیدمشک باریک Miyu-chan آنقدر آن را فشار می دهد که در آستانه انفجار است! اما من برادر بزرگترم، پس تمام تلاشم را کردم! کامیو چان خیلی احساس خوبی داشت و خیلی آب می زد! خوب، من بودم که در پایان ترکیدم (Teru) این بار با یک کازپلی یونیفرم فوق العاده زیبا درست کردم! خواهرش میو با نوک سینه هایش بازی می کند در حالی که با استفاده از "آبمیوه های دلپذیر" او را لوسیون ماساژ می دهد! بازی سرویس Miyu-chan بهترین و بهترین است! او هیجان زده شد و دیک من را روی صورتم فشار داد، بنابراین من آن را تماما لیسیدم. سوئیچ شهوانی Miyu-chan روشن شد و او حتی بدون بستن کش روی من قرار گرفت و شروع به تکان دادن باسنش کرد! Namachi○ داخل واژن Miyu مالیده می شود و آنقدر حس خوبی دارد که منفجر می شود! رفتم داخل! اما خروس من فروکش نمی کند، پس ادامه می دهم! باسن بزرگ میو چان انقدر بهم خورد که دوباره اومدم داخل! هنوز تموم نشده پس ادامه بدیم! این بار از پشت به باسن میو چان فشار زیادی وارد کردم. در نهایت من و میو چان با هم به ارگاسم رسیدیم! من سه بار پشت سر هم برای خواهر کوچکتر بامزه ای تقدیر کردم! خواهر من عالیه!

[YMDD-469] [زیرنویس فارسی] خدمات پذیرایی خواهر کوچک: خواهر کوچک من یک آیدل است!؟ یک سرویس داغ و آبدار و یک تجربه دوست داشتنی با یک خواهر کوچک قانونی: میو آیزاوا

[WAAA-579] ریما آرای خواهر کوچکترش (هوشمند، خجالتی، بی علاقه به رابطه جنسی) را وادار کرد که کاملاً در رابطه جنسی افراط کند، اوج گرفت و او را به یک ادراراب گوشت خامه ای تبدیل کرد.

ریما چان، یک خواهر کوچکتر از نوع مین زمینی که در خانه اش ملاقات کردم. فردی گوشه گیر و خجالتی. این دختر که علاقه ای به رابطه جنسی ندارد، خیس جنس می شود و تبدیل به ادرار گوشتی می شود! بدن باریک و رشد نیافته او ناگهان به یک هیولای جنسی مبتذل تبدیل می شود که می تواند یکباره تمام شود! رابطه جنسی خامه‌ای با فریب دادن او با قرص‌های ضدبارداری، گدایی خروس با یک نوشیدنی حاوی مواد تقویت‌کننده جنسی، لعنتی زشت با ارگاسم خفه‌کننده، رابطه جنسی بداخلاق با شلخته‌ای در کنار خواهرش (دوست دختر) با تمام این داروها. تکمیل یک ادراراب گوشت خامه‌ای فوق‌العاده مازوخیست که شما را خوشحال می‌کند و هر چه باشد!

[WAAA-579] [زیرنویس فارسی] ریما آرای خواهر کوچکترش (هوشمند، خجالتی، بی علاقه به رابطه جنسی) را وادار کرد که کاملاً در رابطه جنسی افراط کند، اوج گرفت و او را به یک ادراراب گوشت خامه ای تبدیل کرد.

[MIDA-389] من شاهد بودم که خواهرم که یک عزادار NEET است، خودارضایی می کند و عقلانیت من به هم می ریزد. نانا یاگی با پیستون منفجر می شود بدون اینکه متوجه شود خواهرش در حال کم شدن است

"من دیدمش..." --اتاق خواهرم کثیف است چون آن را تمیز نکرده است. من از دوران راهنمایی همین تی شرت لنگ را می پوشم. تمام روز به گوشی هوشمندم نگاه می کنم و بینایی ام بد است. در نهایت او تبدیل به یک تعطیل و یک NEET شد. یک بیوه معمولی... البته از زمانی که آنها خواهر و برادر بودند هیچ علاقه ای به آن نداشتم. --دیدن خواهر کوچکتر در حال خودارضایی جدی! در آن لحظه، احساس اخلاق، اخلاق و عقل من با یک انفجار فرو ریخت. او تبدیل به یک هیولای جنسی می شود که با خواهر کوچکترش در گرما است! بیدمشک زن عزادار خشکیده خواهرم هم بیدار شده! بارها و بارها واژنم را لعنت کردم...

[MIDA-389] [زیرنویس فارسی] من شاهد بودم که خواهرم که یک عزادار NEET است، خودارضایی می کند و عقلانیت من به هم می ریزد. نانا یاگی با پیستون منفجر می شود بدون اینکه متوجه شود خواهرش در حال کم شدن است

[ADN-733] تابستان امسال بکارت را به خاطر خواهر بزرگترم از دست دادم. ریهو فوجیموری

ما 6 سال است که ازدواج کرده ایم و من نیز در سال های اولیه زندگی هستم. فشار مادر شوهرم که می خواهد هر چه زودتر چهره نوه اش را ببیند سخت است. اما در چنین مواقعی، وقتی شوهرم از من محافظت نمی کند، نمی توانم رفتار مبهم او را ببخشم. اصطلاحی به نام "سن سن باروری" وجود دارد، اما کاری از دست ما بر نمی آید. من برنمیگردم من برنمی گردم مگر اینکه او عذرخواهی کند. ...وقتی بعد از مدتی بعد از دعوا با شوهرم برای اولین بار به خانه برگشتم، برادر کوچکم مرد شده بود.

[ADN-733] [زیرنویس فارسی] تابستان امسال بکارت را به خاطر خواهر بزرگترم از دست دادم. ریهو فوجیموری

[ROYD-271] خواهر بزرگم ساده و محجوب است، اما وقتی عینکش را برداشت، زیبایی بی نظیری داشت و وقتی به او نزدیک شدم، با ران های برهنه اش به من نفوذ کرد و برای اولین بار اجازه داد که تقدیر کنم. کویرو یوکی

کویرو یک خواهر شوهر ساکت و ساده است. او در خانه بی حالت بود، بدون آرایش و عینک، اما یک روز صبح با کمی آرایش ظاهر شد. یک برادر کوچکتر نگران خواهر بزرگتر خود است و تغییرات کوچکی برای پاسخ به آن جمع می شود. برادر کوچکترم دیگر طاقت ندارد و اعتراف می کند که مدت هاست دوستش داشته است. خواهر بزرگتر به دلیل اینکه آنها خواهر و برادر هستند امتناع می کند، اما هر دو با این قول که فقط با پاهای برهنه به پایان می رسند، فاق های خود را می مالند. اگرچه یک بار تمام می شود، اما آن دو نمی توانند هیجان آن زمان را فراموش کنند و آن دو در نهایت رابطه جنسی دارند. هنگامی که آنها رابطه جنسی دارند، نمی توانند متوقف شوند و بدن آنها بارها و بارها روی هم قرار می گیرد.

[ROYD-271] [زیرنویس فارسی] خواهر بزرگم ساده و محجوب است، اما وقتی عینکش را برداشت، زیبایی بی نظیری داشت و وقتی به او نزدیک شدم، با ران های برهنه اش به من نفوذ کرد و برای اولین بار اجازه داد که تقدیر کنم. کویرو یوکی

[SONE-918] این همان زندگی جنسی رویایی است! این خواهران فوق العاده زیبا که بعد از ازدواج مجدد پدرم به دنیا آمدند هر روز با چهره های زیبای خود منی من را می گیرند.

به دلیل ازدواج مجدد پدرم اکنون دو خواهر بزرگتر دارم. با اینکه در این سن به ما برادر می گویند. در روز اولین ملاقات حضوری دو خواهر لاغر اندام و فوق العاده زیبا ظاهر شدند. عکس! ? من آنقدر عصبی هستم که نمی توانم با چنین تصویر قدرتمندی زندگی کنم. زندگی مشترک ما با هیجان شروع شد زیرا من در محاصره زیبایی های بی دفاعی بودم که به احساسات من اهمیت نمی دادند. در آن زمان او را در حال خودارضایی گرفتار کردند و تحقیر کردند و گفتند: «هی، بگذار تا آخر ببینمت». روی صورتش من نمیتونم اینجوری زنده بمونم...

[SONE-918] [زیرنویس فارسی] این همان زندگی جنسی رویایی است! این خواهران فوق العاده زیبا که بعد از ازدواج مجدد پدرم به دنیا آمدند هر روز با چهره های زیبای خود منی من را می گیرند.

[SONE-975] خواهر بزرگترش L cup بدون سوتین است! الهه ای که مخفیانه و آرام نعوظ مقاومت ناپذیر من را آزار می دهد! کیمورا آیشین

خواهر بزرگترش یک لیوان L است...اوه یک لیوان L! ?

[SONE-975] [زیرنویس فارسی] خواهر بزرگترش L cup بدون سوتین است! الهه ای که مخفیانه و آرام نعوظ مقاومت ناپذیر من را آزار می دهد! کیمورا آیشین