آلیس ژاپن

[DVAJ-710] همسری که تلاش می‌کند باردار شود، می‌خواهد اسپرم اهدا کند و می‌گوید: «من فقط یک بچه می‌خواهم.» اگرچه او حالت خاردار داشت، دیک درازی که دهانه رحم او را بالا می‌برد، بارها او را به پایان رساند و تبدیل به یک مازوخیست شد که باسنش را تکان داد و التماس کرد که یک پیستون در عمق واژن او قرار دهد. تسوباکی هانای
تسوباکی، همسری، در نهایت با مردی که در اینترنت پیدا کرده بود، رابطه جنسی برقرار می‌کند که ادعا می‌کند به دلیل تمایل شوهرش برای داشتن فرزند، با وجود اینکه او هیچ بذری ندارد، «اهدای اسپرم» را ارائه می‌کند. وقتی مردی که فیزیک و سوابق تحصیلی بهتری نسبت به شوهرش دارد، تسوباکی می‌گوید: «من فقط برای باردار شدن آمده‌ام» و «به من دست نزن و دست از بوسیدن من بردار». سوزن سوزن شدن در رحم او به تدریج افزایش می یابد زیرا مردی با خروس بزرگ، جنسیت بی نظیر و مهارتی مجبور به لذتی ناشناخته می شود و او بارها و بارها در درون او عمل می کند ...
[DVAJ-710] [زیرنویس فارسی] همسری که تلاش می‌کند باردار شود، می‌خواهد اسپرم اهدا کند و می‌گوید: «من فقط یک بچه می‌خواهم.» اگرچه او حالت خاردار داشت، دیک درازی که دهانه رحم او را بالا می‌برد، بارها او را به پایان رساند و تبدیل به یک مازوخیست شد که باسنش را تکان داد و التماس کرد که یک پیستون در عمق واژن او قرار دهد. تسوباکی هانای
[DVAJ-709] حتی وقتی هر شب سینه‌های برادر شوهرم را نوازش می‌کنند، نمی‌توانم جلوی تظاهر به خواب را بگیرم، و انگشت‌گذاری که روز به روز تشدید می‌شود آنقدر مقاومت ناپذیر است که در نهایت زبانم را با زبان خودم می‌بندم، از پدر و مادرم پنهان می‌شوم و مجبور می‌شوم صدایم را تحمل کنم. شیزوکاوا.
[صدای درونی خواهرم را همانطور که در رابطه جنسی شبانه برادر شوهرش احساس می کند، می شنوم! اونی چان چیکار میکنی..." "نه...این خواهر کوچولوی منه..." "...نن...ننن... نوک سینه هام داره تکون میخوره" "اگه خودمو نگه دارم دیوونه میشم..." شیزوکاوا که شخصیتی ترسو داره نمیتونه صدایی در بیاره و فقط وانمود می کنه که خوابه. حتی اگر دوست نداشته باشد، بدنش صادق است و می‌گوید: «می‌خواهم بفهمم چقدر احساس لیز خوردن می‌کنم...» «آه! خروس من وارد می شود!» همانطور که انتظار می رفت، او بلند می شود و ثابت می ایستد، اما دیگر خیلی دیر شده است. "دیک برادرم خیلی زشته..." "نه، اما متوقف نشو...بیشتر به من دست بزن..." احساسات واقعی چیزی که من می خواهم در ذهنم بیرون می زند! - امشب هم منتظرت هستم برادر.
[DVAJ-709] [زیرنویس فارسی] حتی وقتی هر شب سینه‌های برادر شوهرم را نوازش می‌کنند، نمی‌توانم جلوی تظاهر به خواب را بگیرم، و انگشت‌گذاری که روز به روز تشدید می‌شود آنقدر مقاومت ناپذیر است که در نهایت زبانم را با زبان خودم می‌بندم، از پدر و مادرم پنهان می‌شوم و مجبور می‌شوم صدایم را تحمل کنم. شیزوکاوا.
[DVAJ-557] وقتی یک زن 30 ساله در اواخر مرحله را نشان دادم ، او واقعاً عاشق من بود و فکر می کرد که با یک شوت با او رابطه جنسی دارم ، اما او نتوانست با قفل Crab Claws و محورها از بین برود ، بنابراین او مجبور شد بارها در درون من جمع شود.
در حالی که کارمندان زن همچنان از کار بازنشسته می شدند ، کاواکامی ، که هنوز مجرد بود ، عزم خود را برای عمل عمل کرد مانند اینکه او به طور جدی اشتباه می کرد. بنابراین ، همانطور که معلوم شد ، من سعی کردم یک بار آنها را در آغوش بگیرم ، اما فاصله بین من نزدیکتر نشد. از طرف دیگر ، او کاملاً در مورد او کنجکاو است ، و آرزو می کند که یک دوست پسر ، ازدواج و فرزندان داشته باشد و حتی اگر او آشنایی ندارد ، اما به نظر می رسد مانند یک دوست دختر است. این دیوانه است ، اگر به سرعت آن را تکان ندهید ، دیوانه می شود ... اما کاواکامی سان در کف آنقدر خوب است و از ظاهری که از ظاهر دشت و عینک او انتظار ندارد ، انتظار نمی رود ، و او بارها با او رابطه جنسی برقرار می کند. سهام توسط سهام و قفل های برشی خرچنگ هدایت می شود ، بنابراین اجازه نمی دهند حتی در هنگام انزال فرار کنند ، بنابراین خیلی دیوانه هستند! ! ! ! ویژگی خاص
[DVAJ-557] [زیرنویس فارسی] وقتی یک زن 30 ساله در اواخر مرحله را نشان دادم ، او واقعاً عاشق من بود و فکر می کرد که با یک شوت با او رابطه جنسی دارم ، اما او نتوانست با قفل Crab Claws و محورها از بین برود ، بنابراین او مجبور شد بارها در درون من جمع شود.