[LULU-405] [زیرنویس فارسی] برادر کوچک‌ترم که شاغل بود، از تحریک الاغ بی‌دفاع و بی‌کار خواهر بزرگ‌تر من که در خانه زندگی می‌کند، عصبانی شد، بنابراین من بارها و بارها با پیستون موعظه‌ای اشک‌آلود باعث انزال بیدمشک او شدم. یوی تنما

وقتی بعد از مدتی برای اولین بار به خانه پدر و مادرم برگشتم، خواهر بزرگترم، یک عزادار با الاغ بزرگی که از کار بازنشسته شده بود و گوشه نشین شده بود، هنوز یک NEET بود. وقتی به اتاق خواهر بزرگترم که حتی کار پاره وقت هم ندارد و فقط در اتاقش بازی می کند، رفتم تا نظرش را عوض کنم، متوجه شدم که پر از زباله و اجناس انیمه است. نمی‌توانستم از این الاغ بزرگ بی‌دفاع که بازی را برای فرار از واقعیت بازی می‌کرد، عصبانی نشم. وقتی سعی کردم با رابطه جنسی فوری او را توانبخشی کنم، بیدمشک او که سال ها بود دیده نشده بود بلافاصله لو رفت! پس از بیش از 10 سال، خواهر بزرگتر من که متعصب به خودارضایی بود، میل جنسی خود را پس از وارد کردن آلت تناسلی خود رها کرد و به طور مداوم انزال می کرد! برای اینکه خواهرم به جامعه برگردد بارها او را خامه زدم و زندگی اش را اصلاح کردم!

بازیگران زن:

تن

می یوی