استرس را با انزال در گلو با گلو عمیق گیوتینی از بین ببرید! پدرم دوباره ازدواج کرد و من با مادرشوهر جوانم زندگی کردم. برخلاف زندگی رضایت بخش پدرم، من زندگی رونینی دارم و هر روز پر از استرس هستم. یک روز استرس به حد خود رسید و تصمیم گرفتم پدرم را با قرص خواب بخوابانم و به نامادری ام حمله کنم! نامادریم وقتی دید پدرش ناگهان در مقابل او به خواب رفته متوجه چیز عجیبی شد. اما دیگر خیلی دیر شده بود. سینه های بزرگ مادرشوهرم را گرفتم، شورتش را پاره کردم، انگشتانم را در بیدمشک خیسش فرو کردم و محکم به او لعنتی زدم! مادرشوهرم سعی می کند فرار کند، اما هیچ راهی وجود ندارد که بتواند در برابر مرد پیروز شود، بنابراین او مغلوب می شود و او به زور دیک خود را به دهان او می پیچد و شروع به لعنت کردنش می کند! وقتی مادرشوهرم را غرق در اشک و نطفه می بینم، میل به فتح من بیشتر شعله ور می شود و اوج می گیرد! برای من مهم نیست که تو گریه کنی یا جیغ بزنی، من تو را لعنت می کنم و تو را هول می کنم! آه، الان کمی سرحال شدم!
  [HUBLK-047] [زیرنویس فارسی] «نمیتوانم... لطفاً این کار را بکن» پدر را با یک قرص خواب میخوابانند و در کنار او، مادرشوهر جوان را با یک داروی مقوی آلت تناسلی بزرگ در گیوتین خیس میکنند!