در راه رفتن به مدرسه ، مردی عاشق یک دختر زیبا با یکنواخت او بود که او را آدم ربایی کرد. این دختر محدود به یک ساختمان متروکه است و توسط مرد و دوستانش مورد تجاوز قرار می گیرد. دختری با انگشتان در اعماق گلو در اعماق گلو لعنتی می شود ، تحت فشار قرار می گیرد و با اشک از بخشش التماس می کند. دلپذیر ، او در حالی که لباس خود را می پوشید ، رابطه جنسی خام و کرم دریافت می کند. این فقط آغاز است ، و یک بار دیگر یک عمق سخت توسط این دو مرد. وقتی روی پشتم دراز می کشم ، آب میوه های رفلکس شده به عقب می ریزم و چهره دختر زیبا لکه دار می شود. او با اسباب بازی های مبهم ساخته می شود و سه نفری جنسی خام را به طور مداوم لعنتی و خامه می کند. دختری که هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی نقض شده است ، به یک برده جنسی مطیع تبدیل می شود.
  [DDHH-010] [زیرنویس فارسی] حبس: من برده جنسی مرد شدم ، ناگاز یووی