از من خواسته شد که به خواهرش معلم خصوصی بدهم و از آنجا که با افتخار و راحتی وارد دانشگاه ملی شدم، با خوشحالی این درخواست را پذیرفتم. فکر میکردم دختری محتاط و جدی است، اما در دام این جندهٔ کوچک و بامزه افتادم! او ناگهان شروع کرد به مکیدن کیر من - چطور میتوانستم چشمانم را ببندم؟! من يه لحظه کاملاً تحت تاثير قرار گرفتم و هر دو خواهر از اينکه از من لذت ميبردند لذت ميبردند
[HOMA-093] [زیرنویس فارسی] آموزگار خواهرش (The Demure J○)، اما او یک جندهٔ ناراضیکننده است—سیلیکون معکوس NTR جایی که من مخفیانه او را در حالی که در اطراف یوی ناگاسه مخفی بودم، سکس کردم.