الیس ژاپن

[DVAJ-601] او در اتاقی قفل شده بود که نتوانست تا 20 عکس تقدیر داشته باشد ... حتی پس از رابطه جنسی با همسرش ، من مایع منی کافی نداشت و او در پایان به وام دادن بدن همسرش به پیرمرد فوق العاده جنسی که با او قفل شده بود ، پایان داد.

وقتی از خواب بیدار شدم ، خودم را در یک اتاق بسته با دو پیرمرد عجیب قفل کردم. مرتکب می گوید اگر در طی 24 ساعت 100 میلی لیتر مایع منی جمع کنید ، قادر خواهید بود آن را آزاد کنید و اگر نمی توانید ، با شما رفتار بدی انجام می شود. من چاره ای جز رابطه جنسی با همسرم نداشتم ، اما از 100 میلی لیتر دور بود و انرژی من به حد آن رسید. سپس یکی از پیرمردها بیرون آمد و پرسید: "من به شما کمک می کنم" ، و سرانجام ، بیدمشک همسرش توسط دیک بزرگ او شلیک شد! یک خروس بزرگ با اوج بزرگ ، گربه همسرش را لعنتی می کند! همسرم بیشتر از زمانی که با من رابطه جنسی داشتم جمع می شود! من می خواهم الان بمیرم! ! ویژگی خاص

[DVAJ-601] [زیرنویس فارسی] او در اتاقی قفل شده بود که نتوانست تا 20 عکس تقدیر داشته باشد ... حتی پس از رابطه جنسی با همسرش ، من مایع منی کافی نداشت و او در پایان به وام دادن بدن همسرش به پیرمرد فوق العاده جنسی که با او قفل شده بود ، پایان داد.

[DVAJ-572] 1 Like = 1 Thrust در شبکه‌های اجتماعی شدت گیر کرد 1 Thrust = 1 Thrust نانام کاواکامی

پست کردن "هر لایک برابر با یک ضربه" باعث واکنش گسترده و ویروسی شد، با این که تعداد لایک‌ها فراتر از انتظارات بود. او با عشق دنبال‌کنندگانش به او که به درخواستش پاسخ دادند، مجبور شد تا ضربه‌هایی را تحمل کند که برابر با تعداد لایک‌ها بود. با افزایش تعداد لایک‌ها به ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و حتی بیشتر، حتی ارگاسم‌های تکراری نمی‌توانند با این فشارهای بی‌وقفه همراه شوند. یک آلت تناسلی کافی نیست - چند تا اضافه می‌شود تا او را به اوج لذت بی‌پایان برساند! در این میان، با وجود اینکه ناگهان از سوی کسانی که به او علاقه‌مند هستند، به عنوان یک غول شناخته می‌شود، اما در نهایت به خاطر ناپدید شدن ناگهانی، ناگهان به عنوان یک غول شناخته می‌شود.

[DVAJ-572] [زیرنویس فارسی] 1 Like = 1 Thrust در شبکه‌های اجتماعی شدت گیر کرد 1 Thrust = 1 Thrust نانام کاواکامی

[DVAJ-557] يه زن 30 ساله علاقه اي نشون ميده، عاشق ميشه، يه بار يه جورايي به يه دفعه يه دفعه به يه دفعه يه دفعه به يه دفعه يه دفعه به يه دفعه يه دفعه

نانامی کاواکامی، زنی مجرد در اواخر دهه سی که به مردی علاقه‌مند می‌شود که او را به عنوان عشق واقعی اشتباه می‌گیرد، پس از یک رابطهٔ یک‌باره‌ای که فاصلهٔ عاطفی باقی می‌ماند، عاشق می‌شود و در مورد آیندهٔ مشترک به عنوان دوست دختر خیال‌پردازی می‌کند، با وجود اینکه رابطهٔ واقعی‌ای با او ندارد. او به شدت وحشت زده می‌شود و متوجه می‌شود که باید با او به زودی قبل از اینکه اوضاع بدتر شود، جدا شود - اما کاواکامی، علی‌رغم ظاهر ساده و عینک‌دارش، به طرز شگفت‌انگیزی ماهر و بی‌شائبه است، که منجر به مواجهه‌های مکرر می‌شود. دیوانه!

[DVAJ-557] [زیرنویس فارسی] يه زن 30 ساله علاقه اي نشون ميده، عاشق ميشه، يه بار يه جورايي به يه دفعه يه دفعه به يه دفعه يه دفعه به يه دفعه يه دفعه به يه دفعه يه دفعه

[DVAJ-552] ادامه: دوست دخترش در یک سفر خانوادگی سه روزه رفته، بنابراین من سه روز با دوستش خوابیدم (موقت) نانامای کاواکامی

نانامي كاواكامي، که هشت سال بود از زمان فارغ التحصيلي از دانشگاه نديده بودمش، با من تماس گرفت. او همه را به يک جمعيت دعوت کرد شب قبل از عروسي همکلاسيش، و از من خواست که به آنجا بروم. با توجه به گذشته ما به عنوان عاشقان عادي، من خانه را ترک کردم بدون اينکه به دوست دختر فعليم بگم. هشت سال پیش، من این را از دوست دخترم مخفی کرده بودم، چون بارها با هم خوابیده بودیم. چرا نانامی به من نزدیک شد؟ آیا آن روزها را به یاد دارد؟ آیا ممکن است او سعی کند دوباره با من ارتباط برقرار کند؟ نه، این غیرممکن است...

[DVAJ-552] [زیرنویس فارسی] ادامه: دوست دخترش در یک سفر خانوادگی سه روزه رفته، بنابراین من سه روز با دوستش خوابیدم (موقت) نانامای کاواکامی

[DVAJ-542] بعد از سه سال با زني ازدواج کردم و تا طلوع آفتاب باهاش رابطه داشتم

بعد از یک شب اشتباه در یک ملاقات کلاسی، من برای اولین بار در سه سال با زنی متأهل به نام نانامی ملاقات کردم و ما با اشتیاق در یک اتاق هتل با هم درگیر شدیم. حتی در یک استراحت کوتاه دوش، ما نمی‌توانیم مقاومت کنیم و با شستن بدن همدیگر، دوباره به این عمل ادامه می‌دهیم. با نزدیک شدن به طلوع، گرسنگی ما برای همدیگر فقط قوی‌تر می‌شود، جدایی را غیرممکن می‌کند. وقتی که جهان بیرون کاملاً روشن شده، آرزوهای ما هنوز برآورده نشده و ما همچنان به انزال در درون او ادامه می‌دهیم تا لحظه آخر.

[DVAJ-542] [زیرنویس فارسی] بعد از سه سال با زني ازدواج کردم و تا طلوع آفتاب باهاش رابطه داشتم

[DVAJ-517] خواهر بزرگتر همسايه منو با يه نمايش خودآزاري به خود جذب ميکنه

من یک دانشجوی کالج هستم که تازه به آپارتمان فعلی ام نقل مکان کرده ام، و از اتاق لباس شویی بیرون، تصور می کنم که یک زن جوان در آن طرف راهرو زندگی می کند. یک شب، نمی توانم در برابر وسوسه مقاومت کنم، به اتاقش نگاه می کنم و او را می بینم - همسایه زیبایم - که روی تختش خودآزاری می کند. نمی توانم چشمانم را از او دور کنم تا اینکه او مرا در حال خیره شدن می بیند. به جای توقف، پاهایش را باز می‌کند تا من بتوانم به صورتش نگاه کنم و به انگشت زدن ادامه می‌دهد آیا عمداً خود را نشان می‌دهد؟ با اینکه می‌دانم اشتباه است، من خودم را در حال تماشای خودآزاری او می‌بینم هر روز بعد از آن.

[DVAJ-517] [زیرنویس فارسی] خواهر بزرگتر همسايه منو با يه نمايش خودآزاري به خود جذب ميکنه