.. و

[MIDA-304] او آخرین قطار را از دست داد و خانه من ماند. میو-سنپای از نوشیدن سیر نمی‌شد، بنابراین ما با هم بازی‌های نوشیدن را انجام می‌دادیم... میو ایشیکاوا

من با میو-سنپای داشتم مشروب می‌خوردم و آخرین قطار را از دست دادیم، بنابراین تصمیم گرفتم بگذارم در خانه‌ام بماند. از نوشیدنی‌ها سیر نمی‌شدم، بنابراین داشتیم با هم بازی مشروب خوردن را انجام می‌دادیم... و بعد او سعی کرد مرا ببوسد!؟ او با کلماتی مثل «من الان تو را به عنوان یک جوان نمی‌بینم، تو را به عنوان یک مرد می‌بینم» مرا وسوسه می‌کند و عقل من ناپدید می‌شود! وقتی نوک سینه‌هایش را نوازش می‌کنند و با دهان خیس و مستش به او ساک می‌زند، دیگر نمی‌تواند جلوی خودش را بگیرد! مهم نیست چند بار انزال می‌کند، هیچ‌وقت کافی نیست و او تمام شب رابطه جنسی دارد! من اصلاً نمی‌دانستم که میو-سنپای در خلوت خودش اینقدر جذاب است...

[MIDA-304] [زیرنویس فارسی] او آخرین قطار را از دست داد و خانه من ماند. میو-سنپای از نوشیدن سیر نمی‌شد، بنابراین ما با هم بازی‌های نوشیدن را انجام می‌دادیم... میو ایشیکاوا

[ROYD-236] کیر من را ببوس، پس وانمود کن دوست پسرمی! من دوست پسر یک روزه همکلاسی فوق‌العاده بامزه شدم تا والدینی را که می‌گویند «به زودی ازدواج کن» آرام کنم هینا نیتوری

همکلاسی من زیباست، در کارش تواناست و دیگران به او اعتماد دارند اما متاسفانه مردانه نیست. عاشق کارش است و اهمیت زیادی به آن نمی دهد اما پدر و مادرش متفاوت هستند. در اواسط بیست سالگی اش فشار والدینش شدید است. تماس‌هایی مثل "به زودی ازدواج کن"، "به خانه خانواده برگرد"، "می‌خواهم به زودی نوه‌هایم را ببینم" و غیره، هر روز، حتی در ساعات کاری، به او می‌رسید. یک جمله که برای اطمینان دادن به والدینش برای مدتی کوتاه بود، منجر به تغییر دراماتیک در سرنوشت او شد.

[ROYD-236] [زیرنویس فارسی] کیر من را ببوس، پس وانمود کن دوست پسرمی! من دوست پسر یک روزه همکلاسی فوق‌العاده بامزه شدم تا والدینی را که می‌گویند «به زودی ازدواج کن» آرام کنم هینا نیتوری

[ROYD-227] از خواب بیدار شدم و همکارم رو دیدم که لباس زیر پوشیده بود! اون همیشه متکبر بوده و همیشه بهم بد گفتن داشته، اما حالا خیلی به من چسبیده...

وقتی از خواب بیدار شدم، همکارم هینا را دیدم که در کنارم خوابیده و لباس زیر پوشیده است! چطور او اینجاست؟ من هیچ خاطره‌ای از نوشیدن دیشب که در آن غش کردم ندارم. ناگهان هینا بیدار شد و گفت: «ما دیروز سکس داشتیم!» شوکه کننده! این نمی‌تواند درست باشد؟ هینا که معمولاً سرپرست است، به طرز عجیبی خوشحال به نظر می‌رسد. وقتي که اون يه بار ديگه خواستار يه بار ديگه ميشه، منم هيجان زده ميشم...

[ROYD-227] [زیرنویس فارسی] از خواب بیدار شدم و همکارم رو دیدم که لباس زیر پوشیده بود! اون همیشه متکبر بوده و همیشه بهم بد گفتن داشته، اما حالا خیلی به من چسبیده...

مینامی جوان او در محل کار مورد تجاوز قرار می گیرد ، "آنها همیشه طبیعی هستند ... جدی مینامی می گوید ... آنان." بیایید به آن فکر کنیم ، آیا درست است که شایعه این است که مینامی شلخته است ... نه ، او باید مورد تجاوز قرار گیرد! من از نوعی ضعف استفاده شده ام ... نه ، اینطور نیست! ویژگی ویژه لعنتی

[REXD-556] دایی که زمان Maeda Minami را می پرید

[DASS-491] 10. ««مرد گمنام» به کارگردانی علیرضا خسروی؛ ماجرای عشقی که به مرور زمان به عشق تبدیل می‌شود». «مرد گمنام».

اون زن زير دست من اطلاعات مهمي رو حذف کرد تا منو اخراج کنه. خودت رو اذيت نکن احمق من خفه اش ميکنم و تو کمد مياندازمش موهاي بلندش رو ميگيرم و از کف ميکشمش دهنت رو با کيرم ميبندم و بهت قوانين اجتماعي رو ياد ميدم وقتي که اون براي عذرخواهي زانو مي زنه، دستت رو بگیر و از ترس و لذت از اين کار غيرقانوني لرزيد، خودت رو خيس کن، توي گلوش بريزه، مني بريزه و صداي گلوکش رو بده. هر بار که دیواره گلویش با گلوگاه من به سختی ماساژ داده میشه، او فریاد می کشه. گرایش های مزخرفش بیدار میشه. او مشتاقانه چوب گوشت رو می گیره و تبدیل به یک اسباب بازی گلو دیوانه میشه، با تشنج و انزال در حین جنون جنسی گروهی غیرقانونی × P به اوج می رسد.

[DASS-491] [زیرنویس فارسی] 10. ««مرد گمنام» به کارگردانی علیرضا خسروی؛ ماجرای عشقی که به مرور زمان به عشق تبدیل می‌شود». «مرد گمنام».

[FSDSS-855] «مرد جوانی که عاشق دختری شد» (به انگلیسی: A Young Man Who Loved a Girl) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی ناتالیا ناگاوا است.

آوکی، فارغ‌التحصیل جدید کالج، به آرامی عاشق همکار جدیدش سوزو ناگانو می‌شود، هرچند که خجالتی است و حتی برای دعوت کردن او برای صرف غذا با مشکل مواجه می‌شود، اما رابطه آن‌ها به تدریج عمیق‌تر می‌شود. یک روز، او سرانجام شجاعت اعتراف به احساساتش را جمع می‌کند، اما متوجه می‌شود که همکار دیگرش، کوروی، قبلاً به سوزو اعتراف کرده بود.

[FSDSS-855] [زیرنویس فارسی] «مرد جوانی که عاشق دختری شد» (به انگلیسی: A Young Man Who Loved a Girl) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی ناتالیا ناگاوا است.

[IPZZ-347] سفر کاري باران منو مجبور ميکنه که با رئيسم تو يه اتاق باشم بدنم خيس شده و اون رو به هيجان مياره وقتي که 9 بار تا طلوع آفتاب به من تجاوز ميکنه

مطمئن بودم که ماندن در يه اتاق به هيچ نتيجه اي نخواهد رسيد به خاطر طوفاني که در راه بود دو نفر در سفر کار به روستا بودند پرواز برنامه ريزي شده به خاطر طوفان لغو شد و در عجله براي پيدا کردن جايي براي ماندن فقط يه اتاق پيدا کردند فکر کردم که مطمئنا هيچ راهي نيست که اين اتفاق با رئيسم بيفته اما سرپرست مرد، که قادر به کنترل خواسته هايش نبود... به سكس افتاد! "من دوست پسر دارم، اما با مدير" "ميتسوري" خيلي بامزه چند بار عکاسي شده! [تصاوير ويژه] براي آخرين اخبار، كالاهاي فروشي و كالاهاي ديگر، از "آيديا جک" بازدید کنيد!

[IPZZ-347] [زیرنویس فارسی] سفر کاري باران منو مجبور ميکنه که با رئيسم تو يه اتاق باشم بدنم خيس شده و اون رو به هيجان مياره وقتي که 9 بار تا طلوع آفتاب به من تجاوز ميکنه

[MADM-185] "آیا دور از خانه است؟ خوب ... من می آیم تا در خانه بمانم." وقتی آخرین قطار را از دست دادم و از او خواستم که در خانه من بماند ، او یک عوضی به من نشان داد که نمی توانم از رئیس جدی او در حین کار تصور کنم ... تاکیبانا مری

مریم یک رئیس قابل اعتماد و همیشه جدی و زیبا است. یک شب ، من در مورد زیردستان خود فکر کردم که آخرین قطار را برای کار از دست داده و پاسخ دادم: "اگر دوست دارید ، چرا در خانه نمی مانید؟ من کارهایی دارم که می خواهم به شما کمک کنم ..." زیردستان او ازدواج کرده است ، اما همسرش دروغ می گوید و تصمیم می گیرد در یک کافه مانگا بماند. مریم در خانه سکسی تر از زمانی است که در دفتر بود و این تصور را دارد که به زیردستان خود نزدیکتر است. در حالی که دوباره نوشید ، مری با احتیاط به زیردستان خود خیره شد و کراوات خود را به بوسه کشید. او می گوید: "شما می توانید بیشتر به من نگاه کنید" ، او لباس های خود را برداشت ، و گرچه زیرمجموعه وی سردرگم بود ، اما کاملاً از ظاهر او اسیر شد. این یک رابطه عمیق می شود. او معمولاً یک رئیس جدی بود ، اما در واقع او یک شلخته خلوت بود که او را از خواسته های خود می خواست. هر دوی آنها بارها و بارها با هم همکاری می کردند ... ویژگی ویژه برای فروشگاه دیجیتال ویدیوی کریستال ، که با معاملات عالی از جمله آخرین نسخه ها و موارد فروش پر شده است ، اینجا را کلیک کنید!

[MADM-185] [زیرنویس فارسی] "آیا دور از خانه است؟ خوب ... من می آیم تا در خانه بمانم." وقتی آخرین قطار را از دست دادم و از او خواستم که در خانه من بماند ، او یک عوضی به من نشان داد که نمی توانم از رئیس جدی او در حین کار تصور کنم ... تاکیبانا مری

[LULU-303] "این احساس بهتر از یک blowjob است ، اینطور نیست؟" در طول اضافه کاری ، این دو نفر نتوانستند از تحریک یک همسر زیبا و زبان رئیس زن چشمگیر باشند ، و حتی پس از انزال کردن خروس کاملاً درست خود ، او 13 بار در اعماق گلو بلعیده شد. موری هیناتاکو

در حالی که به تنهایی در دفتر کار می کردم در هنگام کار اضافه کاری ، من با نگاهی به این موضوع نگاه می کردم که رئیس متاهل تحسین شده من مرا دعوت می کند و یک زبان تحریک کننده زبانی را دعوت می کند! خروس من نتوانست آن را نگه دارد و خیلی سخت رشد کرد! این دیوانه است در حالی که من در محل کار هستم! من چنین فکر کردم ، اما رئیس من فهمید که نعوظ من است. "آیا شما با چشمان بی پروا به من نگاه کردید؟ شما در حال جمع شدن هستید زیرا نمی توانید او را ببینید ، درست است؟" او ناگهان یک ضربه زبانه داد! او به سرعت با تکنیک بزرگسالان خود از بین رفت. آنها به شما اجازه نمی دهند به دنبال یک انزال بروید ، و آنها به طور مداوم با لیسیدن تعقیب ، مکیدن و blowjob انزال می کنند! او اسپرم زیادی را پرتاب کرد! خروس من ، که متوقف نشده بود به بیدمشک من ، به نعوظ من هدایت شد ، و من باسن خود را سخت تکان دادم! من او را خفه کردم تا اینکه رئیس من راضی شود!

[LULU-303] [زیرنویس فارسی] "این احساس بهتر از یک blowjob است ، اینطور نیست؟" در طول اضافه کاری ، این دو نفر نتوانستند از تحریک یک همسر زیبا و زبان رئیس زن چشمگیر باشند ، و حتی پس از انزال کردن خروس کاملاً درست خود ، او 13 بار در اعماق گلو بلعیده شد. موری هیناتاکو

[ADN-573] یک رئیس زن که مست شد و به اشتباه فکر می کرد که خانه خودش است ناگهان شروع به بیرون کشیدن لباس هایش در خانه من کرد. شیرامین میو

رئیس من ، Hami ، مورد علاقه الکل است و از نظر الکل نیز ضعیف است. با این حال ، امروز من یک نوشیدنی نوشیدم در حالی که دوباره یک شریک تجاری را سرگرم می کردم و همانطور که انتظار می رفت ، به پایان رسیدم. اگرچه حامی از فروشگاه خارج می شود تا به خانه خود برود ، اما در خیابان می نشیند و حرکت نمی کند. این اتفاق در نزدیکی خانه من بود ، بنابراین وقتی او را به خانه بردم تا به او استراحت بدهم ، به اشتباه فکر کرد که این برای خانه اش است و شروع به برداشتن لباس هایش کرد! ویژگی ویژه

[ADN-573] [زیرنویس فارسی] یک رئیس زن که مست شد و به اشتباه فکر می کرد که خانه خودش است ناگهان شروع به بیرون کشیدن لباس هایش در خانه من کرد. شیرامین میو