زنا

[COGM-089] داشتن رابطه نامشروع با یکی از زیردستان که می پرسد «کدامیک را بیشتر دوست داری، همسرت یا من؟» یک رابطه دوستانه جنسی راحت که همه چیز را گل آلود و گیج کننده می کند.
تسوباکی در محل کارش با رئیسش رابطه نامشروع داشت، مردی با زن و بچه. «می‌توانی امشب بمانی، درست است؟» «همسرت رقت‌آور است. 〇〇-سان من را بیشتر دوست دارد.» تسوباکی با الفاظ سنگین به مرد می گوید: «من در کار کردن با وزنه بهتر هستم، درست است؟» من مطمئن هستم که آنها از آن دسته ای هستند که می توانید در رسانه های اجتماعی ببینید (lol). بعد از پایان کار، آن دو برای اولین بار پس از مدتی به خانه تسوباکی آمدند. تسباکی به محض ورود به در، او را بوسید. زنا تبدیل به ادویه‌ای می‌شود که مردان و زنان را هیجان‌انگیزتر می‌کند، و هر جایی که باشد، «تخت» می‌شود. پس از داشتن رابطه جنسی پرشور، آن دو در اتاق استراحت می کنند. یک ماساژور مسافرتی به آنجا می آید. «هر چند وقت یک بار باید شفا پیدا کنی.» هدیه غافلگیرکننده یک مرد به تسوباکی. تسوباکی صادقانه خوشحال بود، اما این یک بازی مردانه نیز بود. حتی با وجود اینکه به ماساژور اجازه می‌دهد هر طور دلش می‌خواهد با بدن تسوباکی بازی کند، و با وجود اینکه خودش این کار را انجام داده است، مرد نیز به تسوباکی حسادت می‌کند و با اذیت کردن کلامی او هیجان‌زده می‌شود و فکر می‌کند: «می‌توانی هرکسی را لعنت کنی؟» مرد نیز تمایلی تحریف‌شده دارد. پس از رفتن ماساژور، یقه ای روی تسباکی می گذارد و او را آموزش می دهد تا او را تنبیه کند. خیانت x حسادت x بدعهدی. یک بعد از پنج پیچیده برای این دو نفر.
[COGM-089] [زیرنویس فارسی] داشتن رابطه نامشروع با یکی از زیردستان که می پرسد «کدامیک را بیشتر دوست داری، همسرت یا من؟» یک رابطه دوستانه جنسی راحت که همه چیز را گل آلود و گیج کننده می کند.
[ADN-738] میو شیرامین، یک زن متاهل کارمند اداری که بارها با نوک سینه ها، کلیتوریس و واژن خود در آستانه اوج تمسخر قرار گرفت، به مرز صبر خود رسید تا جایی که التماس کرد و سپس با رسیدن به اوج به پایان بی پایان ادامه داد.
حتی قبل از ازدواج با شوهرم، من و مدیرم با هم رابطه نامشروع داشتیم. در حالی که وانمود می کنید یک کارمند نمونه هستید، در پشت صحنه، او با مدیر مشغول به سکس اداری می شود، این رابطه حتی پس از ازدواج با همسرش در محل کار ادامه داشت. داشتن رابطه جنسی بدون چشم شوهر با حس بد اخلاقی همراه است. میل جنسی ما را بیش از هر زمان دیگری تحریک کرد. "از کی؟ من از کامینگ منع شدم." "فردا...دو هفته میگذره..." "من می خواهم آن را در حال حاضر وارد کنم. اما...تا زمانی که از من التماس می کنی که تمومش کنم، تو را اذیت می کنم." هم عقل و هم شرم را دور انداختم این فقط برای مدیری که او را با گفتن "لطفا اجازه دهید من قطع کنم" او را اغوا کرد، تبدیل به یک خودارضایی گوشت شد.
[ADN-738] [زیرنویس فارسی] میو شیرامین، یک زن متاهل کارمند اداری که بارها با نوک سینه ها، کلیتوریس و واژن خود در آستانه اوج تمسخر قرار گرفت، به مرز صبر خود رسید تا جایی که التماس کرد و سپس با رسیدن به اوج به پایان بی پایان ادامه داد.