![[ID-053] Beloved Delivery Health Girl 53 کارگر اداری بدن چاق و شیطون با نوک سینه های پر سینه های بزرگ فنجان H فوق العاده حساس هستند! هر چه به یک دختر شفابخش با بدن اروتیک چاق توهین شود، بیشتر می سوزد و دیوانه می شود! من نمی توانم آن را تحمل کنم](/images/h_113id00053ps.webp)
  امروز با پولی که از پدر و مادرم دریافت کردم با یک کارمند بهداشت زایمان تماس خواهم گرفت. ما همچنین یک گزینه موچی داریم.
دختر اغذیه فروشی که بالاخره از راه رسید، به وضوح شهوانی است و سینه هایش بزرگ است. من در ورودی هستم تا توری را بررسی کنم، اما می خواهم به سینه های او نگاه کنم.
آنقدر بزرگ و شلخته بود که نمی توانستم آن را تحمل کنم، بنابراین شروع به مکیدن کردم.
دختر اغذیه فروشی عادت داشت از مغازه ای که جلویش بود شکایت کند، چقدر خجالت آور بود و چقدر از خود راضی بود، بنابراین مجبورش کردم دیک مرا بمکد و دهنش را ببندد.
گذاشتم داخل دهانم قطع شود.
در اتاق سینه های صورتم را ورز می دهم، می مکم، نیشگون می زنم، می کشم، می پیچم و فشار می دهم...
داشتم به موچی نگاه میکردم ولی اذیت شدم.
ازش که پرسیدم بهم گفت امروز اولین روزه اغذیه فروشیه و دوست پسر نداره...خلاصه اون یه زن شاخ و شاخ بود.
اشکالی نداره من ازت خوشم میاد
چون تجربه چندانی نداره وقتی بهش میگم مطیع میشه پس یه ارگاسم سنگ زندان که تخصص منه بهش دادم و اشک در اومد و خواست چیزی بگه یه ضربه دیگه بهش زدم خخخ.
من او را وادار کردم که لعنتی مورد علاقه ام را انجام دهد، اما به دلیل نداشتن تجربه او خیلی خوب نبود، بنابراین بی سر و صدا سعی کردم او را خام بفرستم.
خوب، کامپایلر شروع کرد به شکایت از چیزهایی مانند وضعیت فروشگاه و نحوه نمایش خوب نبود، بنابراین به او گفتم که ملایم باشد.
من فکر می کنم مردم فقط در مورد این موضوع صحبت نمی کنند زیرا خجالت می کشند و این کار را به طور معمول انجام می دهند.
درک آن برای آماتورها آسان بود، بنابراین تا زمانی که راضی شدم این کار را انجام دادم.
اون خیلی شیطونه که همه جا می لرزه و خیلی حس خوبی داره، ولی من یه جورایی اذیتم
خب، در پایان وانمود کردم که منفجر میشوم و مطمئن شدم که در داخل او تقدیر کردم.
03:33 خانم اغذیه فروشی آمد
04:17 سینههایش را با دمپایی فشار دهید
04:24 یک تفنگ آب را به سمت سینه های بزرگ شلیک کنید
05:40 من در ورودی نوک سینه می بینم! مکیدن سینه از!
06:33 فشار دهید
07:43 فوراً در درب اندازه گیری کنید
10:24 آنقدر احساس خوبی دارد که در دهانم پایان می دهم
10:55 تمام مایع منی را که کف دستم بیرون میآورم بنوشم
13:50 صنوبر سینه در داخل خانه
19:16 نوک سینه های حساس برای اولین بار راست می شوند
24:00 دلم می خواهد سینه هایم را له کنم
32:00 باز شدن از دست زدن بیدمشک!
34:20 سعی کنید بیدمشک او را به شدت لیس بزنید و انگشت خود را در آن فرو کنید.
39:35 یک بادکنک بزنید
41:05 اولین گلوی عمیق
43:55 دختر بچه های بزرگ لعنتی
45:45 کارکنان مغازه به من گفتند که نمی توانم کار واقعی را انجام دهم.
48:52 دختر اغذیه فروشی را خوب آرام کنید و دیک خود را وارد کنید lol
54:30 ضربه از پشت (پشت)
56:47 سعی کنید هنگام ایستادن آن را تکان دهید
58:20 آن را در بالا قرار دهید و کمی از پایین به آن فشار دهید (وضعیت دختر گاوچران)
66:12 بیا با هم بمیریم (Creampie)
66:40 سرریز اسپرم از بیدمشک
68:17 دختر اغذیهفروشی در حال تمیز کردن واژن خود با بیده
68:55 اغذیه فروشی دخترانه
71:43 دارم خروسم را می شوم، پس بیدمشکم را می شوم.
72:30 آنقدر شاخ شده بودم که انگشتم را در بیدمشکش فرو کردم و دیکم را هم داخل او فرو کردم.
75:23 Cosplay ~ از تماشای اختیاری خودارضایی لذت ببرید
77:11 با ماساژور برقی خودارضایی کنید
78:22 یک ویبراتور اضافه کنید و با ماساژور برقی خودارضایی کنید
81:00 من از خودارضایی خسته شده ام، بنابراین از یک اسباب بازی برای شکنجه خودم استفاده می کنم تا زمانی که تمام کنم
82:38 او یک بار کومش میکند و احساس خستگی میکند، اما من او را بیشتر فشار میدهم و دوباره او را به پایان میرسانم.
83:58 من آنقدر شاخ هستم که به شما اجازه می دهم دیک مرا بمکید
87:04 تقدیر در دهان
87:38 من منی را روی کف دستم گذاشتم، پس شما را مجبور می کنم دوباره آن را بنوشید.
  [ID-053] [زیرنویس فارسی] Beloved Delivery Health Girl 53 کارگر اداری بدن چاق و شیطون با نوک سینه های پر سینه های بزرگ فنجان H فوق العاده حساس هستند! هر چه به یک دختر شفابخش با بدن اروتیک چاق توهین شود، بیشتر می سوزد و دیوانه می شود! من نمی توانم آن را تحمل کنم