پس از اتمام امتحانات ورودی، قصد دارم بهار امسال به توکیو بروم.
خود را از درس خواندن رها کنید! یک لحظه زودگذر آزادی که بالاخره آن را درک کردم!
ما هر روز تا پاسی از شب بازی می کنیم!
یک بازی خاص که در آن با یک شانس فوق العاده پیروز شدم.
من همچنین در توکیو از طریق چت صوتی دوستان جدیدی پیدا کردم!
  [EROFV-338] [زیرنویس فارسی] یک دختر محلی برای خوابیدن به توکیو می آید. همه برای اولین بار. فرشته ای خجالتی و ساده لوح با سینه های ظریف و بزرگ. من خیلی هیجان زده هستم که می خواهم گریه کنم! با اینکه با صدای لرزان التماس می کنه پیستون نمی ایستد و تشنج می کند، پاهایش می لرزند، اما معتاد رابطه جنسی می شود...