«در لحظهای که اسیر لبهای بینهایت زننده او شدم، همزمان 15 گلوله به داخل رحمم شلیک شد. فحلی زن غیرمنطقی حتی پس از طلوع آفتاب هم تمام نمی شود. بوسه های مکرر، عشق متولد شد. کار و همه چیز را فراموش کردم و به رابطه جنسی معتاد شدم. شکی نیست که سازگاری فیزیکیشون عالیه... اخطار انفجار برای Namana-chan داده شده که خیلی نازه! ! !
  [START-450] [زیرنویس فارسی] وقتی مشروب میخورم تبدیل به یک هیولای بوسنده با آب زبان میشوم.بعد از آخرین قطار با همکارم از محل کارم در هتل بودیم...تا صبح ناخودآگاه 15 بار مورد استثمار و کرمی قرار گرفتم...وقتی از خواب بیدار شدم اصلا چیزی یادم نبود...نمیتونستم باهاش برم بیرون. مانا ساکورا