بیکن تاناکا

[JERA-011] شیزوکا، یک دانشجوی علوم آرام در محل کار، ناگهان مرا به یک قرار ملاقات در هتل عشق دعوت کرد... او از همان ابتدا مشتاق بود، با یک لبخند شیطانی، و بارها از من خواست که در داخل او ارضا شوم و ارضا شوم.
آقای شیزوکاوا، که در همان شرکت کار می کند، صبح که داشتم با او ملاقات می کردم، آمد. عینک آشنا را به چشم زده است، اما برخلاف محل کار، لباس های شیک و فضایی متفاوت از همیشه به چشم دارد. در حین رانندگی به من گفت که می خواهد به هتل برود و در پارکینگ به زور مرا بوسید. وقتی وارد هتل می‌شوند، او از فضایی که دو نفر در آن تنها هستند لذت می‌برد و از بوسیدن، مضراب زدن و سکس لذت می‌برد در حالی که با خوشحالی به مرد گیج نگاه می‌کند و بارها و بارها به پایان می‌رسد. اگرچه او به یک مرد متاهل حسادت می کرد، اما بارها در طول شب رابطه جنسی داشت و ویژگی های قاتل قدیمی خود را نشان داد. (محتوا: 1 کام شات صورت، 1 کار دستی، 1 درجه بلعیدن، 1 گرم بلع داخل لاستیک، 2 عدد خامه) 9:00 … در مورد نگرانی های خود در حین رانندگی صحبت کنید در حین رانندگی در بزرگراه با هم ملاقات می کنیم و درباره مسائل شرکت بحث می کنیم. از دیدن او در فضایی متفاوت از همیشه هیجان زده بودم. او را به زور به هتل دعوت کردند و مردی را بوسید. 10:00…هتل، شیطان کوچک سکس وقتی وارد هتل می شود، با خوشحالی به مردی گیج حمله می کند. با دیدن عینک او هیجان زده می شود و شروع به انجام کارهایی می کند که از ظاهر عادی او قابل تصور نیست. او سعی کرد خام به من نفوذ کند، بنابراین من کاندوم گذاشتم و رابطه جنسی داشتم. او با خوشحالی منی را می نوشد که در لاستیک آزاد شده است. 12:00 ... انزال شدید در حمام، بادکنک من عرق می کنم پس با هم دوش می گیریم. او هیجان زده می شود و زمانی که او برهنه صحبت می کند مثل عادی است. با دیدن این، پوزخندی می زند و دستی به کار می اندازد و می کشد. او گفت: "به من نشان بده کجا می آیی."، او به من دست زد و به مقدار زیادی از شانه راست تا سینه راستش انزال کرد. 15:00 … هنگام رانندگی عصر با خود صحبت کنید با هم رفتیم یک فروشگاه بزرگ تا کمی نفس بکشیم. او در حالی که به تنهایی احساسات خود را بیان می کند گریه می کند. چرا پیاده روی نمی کنی؟ و در کنار خاکریز اطراف قدم زد. هوا کمی سرد بود، پس کتم را به او قرض دادم و لذت بردم. او با خندان با غروب خورشید در پس زمینه زیبا به نظر می رسید. ساعت 17:00...هتل کرمی با لباس دانشجویی وقتی وارد هتل دوم شد، کیفش را بست و به حمام رفت. وقتی برگشت، لباس فرم بود. «این همان یونیفرمی است که من می پوشیدم.» به نظر می رسد او آن را برای خوشحالی من پوشیده است. او هیجان زده شد و بوسه مرا روشن کرد و او به نظر نمی رسید که متوقف شود و از من خواست که خودم را وارد کنم، بنابراین من تسلیم عقل شدم و یک خامه خام خوردم. 19:00...بلوت و قورت دادن در دستشویی بدون آرایش صورت خود را بشویید و آرایش نکنید. از دیدن او بدون آرایش هیجان زده بودم، چیزی که هرگز در محل کار ندیده بودم. او می بوسد و یک دمپایی شیطانی می دهد. نتونستم مقاومت کنم و توی دهنش انزال کردم و اون با یه قیافه ی فحشا اون رو قورت داد. 20:30…آخرین کرم بدون آرایش روز اتاق را کمی تاریک کنید و استراحت کنید. پوست روشن او حتی در یک اتاق کم نور می درخشد. اگرچه او کمی افسرده است، اما برای آخرین بار رابطه جنسی دارد. سکس با چند کلمه مانده به طمع. من یک بار تقدیر کردم، اما او به من گفت که همه جا را تقدیر کنم و به صورت نازش یک کام شات داد. 22:30 … رانندگی شب خداحافظی آن دو در ماشین تاریک به خاطرات خود نگاه می کنند. او با لبخند گفت که فقط یک روز بود، اما زمان شدیدی بود. فردا در دفتر می بینمت! با لبخند از ماشین خارج شدم.
[JERA-011] [زیرنویس فارسی] شیزوکا، یک دانشجوی علوم آرام در محل کار، ناگهان مرا به یک قرار ملاقات در هتل عشق دعوت کرد... او از همان ابتدا مشتاق بود، با یک لبخند شیطانی، و بارها از من خواست که در داخل او ارضا شوم و ارضا شوم.
[JERA-026] او عاشق این کار از پشت است!! من با دوست سکس باسن زیبایم، میو آیزاوا، به یک قرار ملاقات در هتل عشق رفتم و تمام روز را آنجا گذراندم، باسنم را مالیدم و ارضا شدم.
دوست جنسی من Miyu-chan مشتاقانه منتظر دیدار من در صبح زود بود. هوا خوب بود و من در حال رانندگی مثل خورشید می درخشیدم. ما می خواستیم از قبل به هتل برویم، بنابراین شروع کردیم به اقامت در یک هتل از صبح و استراحت. من از الاغ زیبای T-back هیجان زده شدم و آن را از پشت وارد کردم. من خیلی انزال کردم و بدون اینکه در حمام ضربه ای بزنم قورت دادم. ما کمی پیاده روی کردیم، از اوقات با هم لذت بردیم، و سپس به هتل برگشتیم... او هر چه بپوشد ناز است، اما ما به کازپلی تبدیل شدیم و رابطه جنسی داشتیم. کرمپی از پشت. از او خواستم که در حمام به من یک دم دستی دیگر بدهد و با وجود اینکه اواخر شب بود، این کار را از پشت انجام دادیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم و بارها و بارها روی هم جمع می کردیم. (محتوا... 1 بوکاکه، 2 عدد پرستو، 2 عدد خامه) 9:00 … رانندگی صبح، نشان دادن نگاهی اجمالی به باسن من او از صبح که همدیگر را دیدیم، پرانرژی و بامزه بود. از دیدن لبخند زدن او روی صندلی مسافر با لباس جین به وجد آمدم. شلوارش را پایین کشید تا لباس زیر امروزی را به من نشان دهد و با چهره ای شیطانی لبخند زد. به من گفتند که می خواهم به هتلی بروم، بنابراین سریع به آنجا رفتم. 10:00…هتل، سکس محور پس از رسیدن به هتل استراحت کوتاهی انجام دادیم. وقتی از او خواستم بیشتر الاغی را که قبلاً به من نشان داده بود ببیند، شلوارش را در آورد و باسنش را تکان داد تا مرا وسوسه کند. آبی روشن؟ من از ابتدا تا انتها نعوظ گرفتم در حالی که به بند بند مانند و الاغ کامل و گرد او نگاه می کردم. من با صورت نازش به او ضربه زدم و در حالی که پشت سر ایستاده بودم و از الاغ زیبایش در بالکن لذت می بردم رابطه جنسی داشتم. 12:00 … باسن را در حمام نگاه کنید و قورت دهید وقتی با هم دوش گرفتیم و هیکل باریکش را تحسین کردیم، خروس راستش را گرفت و پوزخندی زد. او فکر می کند هنوز قرار است بیرون بیاید، بنابراین به او یک دمنوش می دهد و اسپرم را می بلعد. او باسنش را به من نشان داد که در حین استفاده از کف آن را می شست. 15:00 … هنگام رانندگی عصر با خود صحبت کنید از هتل خارج شدم و به یک فروشگاه بزرگ رفتم. وقتی تنهاست گریه می کند چون در رابطه با رابطه اش گیج شده است. بعد از کمی رانندگی تصمیم گرفتم قدم بزنم و به سمت تفرجگاه حرکت کردم. دو نفر در دمای راحت راه می روند. در راه، در حالی که عابران تقریباً آنها را می دیدند، یکدیگر را بوسیدند. عصبی بودم، اما تصمیم گرفتم به هتل دوم بروم تا بیشتر ببوسم، فقط ما دو نفر. 17:00…هتل، پشت کرم در کازپلی پس از نوشیدن کمی الکل، او به کازپلی تبدیل شد. لباس خدمتکار؟ این یک نوع بازی کازپلی بود، اما واقعا به او می آید. الاغ او کاملاً قابل مشاهده است و آن را به صورت خام از پشت وارد می کند. به نظر می رسد که او بارها آن را احساس کرده است و نمی تواند از پشت سرش را در درون او تمام کند. صدای منی که از بدنش سرازیر می شد بسیار شیطنت آمیز بود. 19:00 ... دستشویی، بادبزن و پرستو بعد از اینکه مسواک زدنش تمام شد او را بوسیدم. بند مشکی به خوبی به او می آمد. می خواستم خروس ایستاده ام را به الاغش بمالم و انزال کنم، اما وقتی آن را لیسیدم، او به من یک بادبزن شیطانی داد. او نتوانست در برابر چهره زیبایش مقاومت کند و در دهانش انزال کرد و هر قطره اش را قورت داد. می خواستم بیشتر رابطه جنسی داشته باشم، به رختخواب رفتم. 20:30 ... کرمپی در حین سکس معاشقه بوسیدن در تخت کم نور. از بسیاری از الاغ او لذت ببرید و از سینه های زیبای سفت او لذت ببرید. او لبخندی زد و به من گفت اشکالی ندارد که همه چیز را بیرون بگذارم، بنابراین من او را زیاد بوسیدم و زیاد انزال کردم. احساس تنهایی می کردم اما فکر می کردم وقت برگشتن به خانه است، لباس هایم را عوض کردم و هتل را ترک کردم. 22:30 … رانندگی شب خداحافظی هر دو در حین رانندگی خواب آلود به نظر می رسیدیم. از صبح تا شب ناز بود. بوسیدمش و خداحافظی کردم و گفتم دوباره میبینمش.
[JERA-026] [زیرنویس فارسی] او عاشق این کار از پشت است!! من با دوست سکس باسن زیبایم، میو آیزاوا، به یک قرار ملاقات در هتل عشق رفتم و تمام روز را آنجا گذراندم، باسنم را مالیدم و ارضا شدم.