نائو که با ماسارو ازدواج کرده و از کار بازنشسته شده، پس از ورشکستگی شرکت پدر و مادرش، همسرش را در مشکل مییابد و او را با بدهیهای هنگفتی رها میکند. ماسارو برای وام از رئیس شرکت، اوزاوا درخواست میکند، او موافقت میکند اما پیشنهاد میکند که نائو به عنوان منشی به کار بازگردد. از آن زمان به بعد، ناآو از اوزاوا جدایی ناپذیر میشود، اغلب با او در دفتر رئیسجمهور تنهاست. با وجود اعتماد به ناآو، اضطراب ماسارو با دیدن پردههای باز شدهٔ دفتر امروز دوباره افزایش مییابد. و ترسهایش به حقیقت میپیوندد! در داخل، اوزاوا و ناآو در بوسههای شدید و آمیزش جنسی گم میشوند...
[JUL-185] [زیرنویس فارسی] ناصرالدین شاه و همسرش نرگس محمدی در مراسم اهدای جایزه نوبل ادبیات شرکت کردند.