ایمی دوست دوران کودکی من است که وقتی مدت طولانی مورد آزار و اذیت قرار گرفتم ، به من کمک کرده است. او آمد تا دوباره به من کمک کند چون من بعد از فارغ التحصیلی مورد آزار و اذیت قرار گرفتم! اما این بار من شکست خوردم و به نظر می رسید که به نظر برسد! حالا نوبت من است که تمام شجاعت خود را به کمک کمک کنم! ها ... من نعوظ می گیرم. حتی اگر نیکوکار گرانبهای من متعهد شده باشد ... من می خواهم بیشتر ببینم ... گریه بیشتر ... آه ... این بهترین است ... من نمی توانم کمک کنم اما Eimi ، مورد علاقه من را می بینم ، مثل این ... من خیلی صاف احساس می کنم مثل من در حال حاضر در حال حاضر در حال حاضر در حال حاضر خوب هستم. نعوظ clumbag! ویژگی خاص
  [MIAA-037] [زیرنویس فارسی] دوست دوران کودکی من که به من کمک می کند وقتی می بینم که او توسط یک قلدر لعنتی شده است ، نعوظ می شود